امام صادق علیه السلام فرمود:
هنگامي که مردي زنش را طلاق داد و او حامله بود، مرد بايد به او نفقه بدهد تا زماني که زايمان کند و هنگامي که زايمان نمود، اجرش را بدهد و به او ضرر نرساند، مگر اينکه کسي را که اجرش از او کمتر است، بيابد. پس اگر او (مادر) راضي به اين امر شد، پس مادر به فرزندش بر حقتر است تا اينکه او را از شير بگيرد.۱
امام صادق علیه السلام فرمود:
بايد به زن حامله مطلقه، نفقه پرداخته شود تا زمانيکه زايمان کند. و او نسبت به زن ديگري که پذيرفته است فرزند را شير دهد، حق بيشتري دارد؛
همانگونه که خدا فرمود: هيچ مادري نبايد به سبب فرزندش زيان ببيند، و هيچ پدري [نيز] نبايد به خاطر فرزندش [ضرر ببيند] و مانند همين [احكام ] بر عهده وارث [نيز] هست.۲
نه به کودک صدمه زده شود و نه مادر در شيردهي به کودک صدمه ببيند. بر زن واجب نيست که شيردهي طفل را بالاتر از دو سال کامل ادامه دهد. اگر هر دو اراده کردند که قبل از آن، با رضايت هر دو او را شير بگيرند، نيک است و منظور از فصال، از شير گرفتن است. ۳
مادري که فرزند خود را شير ميدهد، به سبب آن داراي حقوقي ميشود؛ به اين نحو که زن شيرده تا زماني که به فرزند خود شير ميدهد، نسبت به پدر کودک و ديگر اعضاي خانواده داراي حق بيشتري براي نگهداري فرزند است. از حقوق ديگري که مادر شيرده با شيردهي به نوزاد خود کسب ميکند، اين است که او در اولويت است که با دريافت مزد به فرزند خود شير دهد.
امام صادق علیه السلام درباره آيه (وَ الْوالِداتُ يرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَينِ كامِلَينِ(۴ فرمود:
تا زماني که کودک شيرخوار است، والدين به طور مساوي حق دارند. پس هنگامي که از شير گرفته شد، پدر حق بيشتري از مادر دارد، ولي زماني که پدر بميرد، پس مادر حق بيشتري از خويشان دارد.۵
از امام صادق علیه السلام در باره مردي که زنش را طلاق داده و فرزندي از اين دو وجود دارد، سؤال شد: کداميک به اين فرزند حق بيشتري دارند؟ فرمود: زن تا زماني که ازدواج نکرده است، حق بيشتري به فرزند دارد. ۶
1.. تهذيب الأحكام، ج۸، ص۱۰۶ـ۱۰۷، ح۹؛ الکافي، ج۶، ص۴۵، ح۲؛ تفسير نور الثقلين ، ج ۱، ص۲۲۷، ح۸۸۳؛ وسائل الشيعة، ج۲۱، ص۴۷۱، ح۲۷۶۱۲.
2.. سوره بقره، آيه۲۳۳.
3.. وسائل الشيعة، ج۲۱، ص۴۵۴، ح۲۷۵۶۳؛ تهذيب الأحكام، ج۸، ص۱۰۵ـ۱۰۶، ح۴؛ وسائل الشيعة، ج۲۱، ص۴۵۴، ح۲۷۵۶۵؛ الکافي، ج۶، ص۴۱، ح۶ با کمي تغيير در الفاظ و با همان معنا؛ من لايحضره الفقيه، ج۳، ص۵۱۰، ح۴۷۸۸؛ وسائل الشيعة، ج۲۱، ص۴۵۵، ح۲۷۵۶۹؛ تفسير العياشي، ج۱، ص۱۲۱، ح۳۸۵.
4.. تفسير نور الثقلين، ج۱، ص۲۲۷، ح۸۸۰.
5.. وسائل الشيعة، ج۲۱، ص۴۷۱، ح۲۷۶۱۴.