دليل وقوع رؤيت امام مهدی(ع)

پرسش :

به چه دلیل، رؤیت امام مهدی(ع) واقع شده است؟



پاسخ :

پس از اثبات امكان رؤيت، به ارائه دليل براى وقوع اين امر نيازمنديم؛ زيرا اگرچه وقوع چيزى، دليل امكان آن است، امّا امكان يك شى ء، مستلزم وقوع آن نيست. با اين فرض، به گزارش هاى قابل اعتمادى نياز داريم كه ديدار امام(ع) را براى حدّ اقل عدّه اى محدود، ثابت كند. اين گزارش ها را مى توانيم به چند دسته تقسيم كنيم: يك دسته، احاديثى از امامان اند كه به گونه اى كلّى و اجمالى، از دسترس برخى از نزديكان و موالىِ امام عصر(ع) به ايشان و به طور طبيعى ، ديدن وجود مبارك امام(ع) حكايت دارند؛ دسته دوم، گزارش هاى مكرّر و درازدامن از تشرّف ها و رؤيت هاى پيروان ناب امامان و يا انسان هاى درمانده و گرفتار اند كه برخى از آنها در همين بخش آمده اند.

دسته نخست: دست كم دو حديث[۱]با اسناد معتبر و مقبول، دسترس به امام(ع)را در دوران غيبت كبرا همانند غيبت صغرا، هر چند در دايره اى محدودتر، اثبات مى كنند. حديث نخست، در معتبرترين كتاب حديثى، الكافى، به نقل از امام صادق(ع) اين گونه آمده است:

لِلقَائِمِ غَيْبَتانِ إِحداهُما قَصيرَة وَ الاُخرى  طَويلَة . الْغَيبَةُ الْأُولى لا يَعلَمُ بِمَكانِهِ فيها إِلّا خاصَّة شيعَتِهِ وَ الاُخرَى لَا يَعْلَمُ بِمَكانِهِ فيها إِلَّا خَاصَّة مَواليهِ .[۲]

قائم ، دو غيبت دارد: يكى كوتاه و ديگرى طولانى. درغيبت نخست، جز خواصّ شيعه، جاى او را نمى دانند و در غيبت ديگر، جز خواص و بستگانش، جاى او را نمى دانند.

حديث بعدى نيز در الغيبةى نعمانى از امام صادق(ع) نقل شده كه اين گونه آمده است:

إِنَّ لِصاحِبِ هذَا الأمرِ غَيبَتَينِ إِحداهُما تَطُولُ حَتّى  يَقُولَ بَعضُهُمْ ماتَ وَ بَعضُهُم يَقُولُ قُتِلَ وَ بَعضُهُم يَقُولُ ذَهَبَ فَلا يَبقَى عَلى  أَمرِهِ مِن أَصحابِهِ إِلّا نَفَرٌ يَسيرٌ لا يَطَّلِعُ عَلى  مَوضِعِهِ أَحَدٌ مِن وَلىٍّ وَ لا غَيْرِهِ إِلّا المَولَى الَّذي يَلى أَمرَهُ .[۳]

صاحب اين امر (قيام) ، دو غيبت دارد: يكى از آنها به درازا مى كشد ، تا آن جا كه برخى مى گويند: مرده است و برخى ديگر مى گويند: كشته شده و برخى ديگر مى گويند: رفته است ، تا آن جا كه جز چند تن اندك از يارانش بر عقيده به او نمى مانند . هيچ كس از دوست و غير دوست، از جاى او آگاه نمى شود ، مگر مولايى كه امر او را به دست دارد.

دسته دوم: گزارش هاى فراوانى در كتاب هايى متنوّع از ديرباز تاكنون در دست اند كه نشان مى دهند افراد فراوانى از عالمان فرهيخته تا انسان هاى معمولى، به نزد امام(ع) تشرّف يافته و برخى به گفتگو با ايشان نيز موفّق گشته اند. اين گزارش ها آن قدر فراوان اند و به اندازه اى از طريق هاى گوناگون به ما رسيده اند كه مى توان تواتر اجمالى را در آنها تحصيل نمود.[۴]تعداد قابل اعتنايى از اين گزارش ها در كتاب هايى معتبر و از نويسندگان مشهور ، نقل شده اند و تعدادى نيز در عصر كنونى و يا بسيار نزديك به ما ، اتّفاق افتاده اند و با يكى دو واسطه معتبر، به آنها دسترس داريم.

نكته جالب توجّه ، آن كه : تواتر در اين مسئله، از چند تن از عالمان مشهور مانند: شيخ حرّ عاملى،[۵]سيّد عبد اللَّه شبّر[۶]و آية اللَّه صافى گلپايگانى نيز مطرح شده است.[۷]گفتنى است كه اثبات كلّىِ رؤيت از طريق تواتر ، به اثبات آن در گذشته و يا تواتر در هر طبقه، نياز ندارد و همين اندازه كه مجموع گزارش ها در طول دوازده قرن غيبت، به حدّ تواتر برسد، كافى است. افزون بر تواتر اجمالى، برخى از گزارش ها داراى اسناد نيكو و مقبول و گاه گزارشگران آنها از عالمان بسيار موثّق، بزرگ و مشهورند و براى اثبات رؤيت، كافى به نظر مى رسند.[۸]


[۱]روايت سومى نيز در دست داريم كه وجود چنين افرادى را اثبات مى كند و تعداد آنها را سى نفر مى داند؛ امّا مرحوم فيض، آن را ناظر به غيبت صغرا دانسته است. متن روايت در كتاب الكافى چنين است: امام جعفر صادق عليه السلام فرمود: «لَا بُدَّ لِصَاحِبِ هذَا الْأَمْرِ مِنْ غَيْبَةٍ ، وَ لَا بُدَّ لَهُ فِي غَيْبَتِهِ مِنْ عُزْلَةٍ ، وَ نِعْمَ الْمَنْزِلُ طَيْبَةُ ، وَ مَا بِثَلَاثِينَ مِنْ وَحْشَةٍ؛ صاحب اين امر را چاره اى نيست از غيبت، و بايد كه غايب شود و او را در حال غيبت خويش چاره نيست از آن كه از خُلق، دورى گزيند. و خوب منزلى است طيبه و با سى كس، وحشتى نيست» (الكافى: ج ۱ ص ۳۴۰ ح ۱). و بيان، اين گونه چنين است: «طيبة» هى المدينة المقدسة يعنى إذا اعتزل فيها مستترا ومعه ثلاثون من شيعته يأنس بعضهم ببعض فلا وحشة لهم كأنه أشار بذلك إلى غيبته القصيرة فإن فى الطويلة ليس لشيعته إليه سبيل ؛ مراد از طيبه شهر مدينه است يعنى اگر در مدينه پنهان شود و گوشه گيرد و با او سى نفر از شيعيان او باشند كه با هم انس گيرند احساس تنهايى نمى كنند . گويا اين روايت اشاره به غيبت كوتاه حضرت دارد زيرا در غيبت كبراى ايشان ، شيعيان او راهى براى رسيدن به ايشان ندارند (الوافى: ج ۲ ص ۴۱ ح ۹۲۵).

[۲]ر.ك: ج ۳ ص ۱۲۶ ح ۵۲۷ .

[۳]الغيبة، نعمانى: ص ۱۷۱ ح ۵ . نيز ر.ك: همين دانش نامه: ج ۳ ص ۱۲۸ ح ۵۳۰ .

[۴]ر. ك: ج ۵ ص ۹ - ۱۷۸.

[۵]إثبات الهداة: ج ۳ ص ۶۹۶.

[۶]الأنوار اللامعة فى شرح زيارة الجامعة: ص ۳۶.

[۷]مجموعة الرسائل، صافى: ج ۲ ص ۲۱۲.

[۸]ر.ك: عنايات حضرت مهدى موعود به علما و مراجع تقليد: ص ۲۰۳ - ۲۵۶ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت