393 - بی‌نیازی خوب‌تر (غنای نفس)

و أَغنِني و أَوسِع عَلَيَّ في رِزقِكَ، و لا تَفتِنّي بالبَطِرِ.[۱]

در تبیین بخش اول این فراز نورانی از دعای مکارم الاخلاق اشاره شد که سه نوع غنا و بی‌نیازی در روایات مطرح است: غنای خوب، غنای خوب‌تر، و غنای بد.
غنای خوب عبارت است از این که انسان به اندازه کفایت نیازهای زندگی‌اش داشته باشد؛ بلکه مقداری هم اضافه داشته باشد. این است که در بخش بعدی وسعت روزی هم درخواست شده است. ازدیاد و بسط و سعه در رزق تعابیری است که در روایات و در دعاها زیاد به کار رفته است. از جمله در دعای ابو حمزه ثمالی که می‌فرماید:
اللّهُمَّ أعطِنِي السَّعَةَ فِي الرِّزقِ، وَ الأَمنَ‌ فِي‌ الوَطَن‌.[۲]
در روایتی از امام صادق علیه السلام نیز در تفسیر آیه کریمه ﴿رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَة﴾[۳]چنین وارد شده است:
رِضوانَ اللّهِ وَ الجَنَّةَ فِي الآخِرَةِ، وَ المَعاشَ و حُسنَ‌ الخُلُقِ‌ فِي‌ الدُّنيا.[۴]
یعنی خشنودى خدا و بهشت در آخرت، و [وسعت] زندگی و اخلاق خوش در دنيا.
کسی که در دنیا روزی‌ِ فراخ و اخلاقی خوش داشته باشد زندگی‌اش شیرین خواهد بود و این نعمت هنگامی کامل می‌شود که در آخرت هم به بهشت و رضوان الله برسد.
پس به اندازه کافی داشتن، غنای خوب است؛ اما غنای خوب‌تر، غنای نفسانی است به این معنا که انسان از نظر روحی بی‌نیاز باشد. روایات فراوانی این غنا را تأکید کرده‌اند. رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم می‌فرماید:
خَيرُ الغِنى‌ غِنى النّفْسِ.[۵]
بهترين توانگرى، توانگرى نفْس است.
و در روایت دیگری می‌فرمایند:
الغِنى‌ فِي القَلبِ، و الفَقرُ في القَلبِ.[۶]
توانگرى در دل است و نيازمندى نيز در دل.
همچنین می‌فرمایند:
ليسَ الغِنى‌ عن كَثرَةِ العَرَض‌و لكنَّ الغِنى‌ غِنَى النَّفس.[۷]
توانگرى به فراوانى مال و ثروت نيست، بلكه توانگرى [حقيقى‌] غنای روحی است.
ممکن است کسی پول فراوانی داشته باشد؛ اما باز هم احساس نیاز کند و حرص بیشتری بزند، این شخص غنای درونی ندارد.
نقل می‌کنند زمانی که اسکندر مقدونی به دیدار دیوژن[۸]رفته بود؛ از او پرسید که آیا نیاز به چیزی داری؟ دیوژن در پاسخ گفت: بلی، خواهش می‌کنم از جلوی آفتاب من کنار برو. اسکندر به همراهانش که از خشم می‌خواستند دیوژن را مورد آزار قرار دهند، گفت‌: اگر اسکندر نبودم، دوست داشتم دیوژن باشم.


[۱]. الصحيفة السجّاديّة: الدعاء ۲۰.
[۲]. إقبال الأعمال، سید بن طاووس، ص ۷۴.
[۴]. الكافي، شیخ کلینی، ج ۵، ص ۷۱، ح ۲.
[۵]. الأمالي للصدوق، ص ۵۷۶، ح ۷۸۸.
[۶]. بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۷۲، ص ۶۸، ح ۲۹.
[۷]. تحف العقول، حرانی، ص ۵۷.
[۸]. دیوژن کلبی حدود ۳۲۳ تا ۴۱۲ پیش از میلاد، در سینوپ در آسیای صغیر زاده شد. او در جوانی به آتن رفت و به تحصیل فلسفه پرداخت. وی از مبلغین ساده‌زیستی بود که گفته می‌شود، سرمایه او یک عصا، یک بالاپوش و یک کاسه بوده است.