428 - مفهوم ذلت نفس

وَ لَا تُحْدِثْ لِي عِزّاً ظَاهِراً إِلَّا أَحْدَثْتَ لِي ذِلَّةً بَاطِنَةً عِنْدَ نَفْسِي بِقَدَرِهَا‌.[۱]

صحبت در تبیین این فراز نورانی به اینجا رسید که بسیاری از ارزش‌های اخلاقی ریشه در عزّت نفس و احساس شخصیت دارد و در مقابل، احساس حقارت منشأ بسیاری از صفات زشت است. کسی که احساس شخصیت می‌کند خود را بدهکار ارزش‌های اخلاقی می‌داند. این تعبیر امیرالمؤمنین علیه السلام است که در این روایت از ایشان نقل شده است:

الكريمُ‌ يَرى‌ مَكارِمَ أفعالِهِ دَيناً علَيهِ يَقضيهِ.[۲]

بزرگوار نيكوكاري‌هاى خود را دَينى به گردن خود مى‌داند كه بايد بپردازد.

حال با توجه به آنچه در این فراز آمده که عزت ظاهری همراه با ذلت باطنی طلب شده است، این سؤال مطرح می‌شود که جمع میان عزت نفس و ذلت نفس چگونه است؟

پاسخ این است که این ذلت نفسی که در این دعا طلب شده غیر از آن ذلت نفسی است که به معنای احساس حقارت است. ذلت نفس در اینجا به این معناست که انسان همه ارزش‌های اخلاقی و عملی را از آن خدا بداند و چیزی را برای خودش قائل نباشد. به عبارت دیگر، این ذلت نفس در برابر خدا و اینکه احساس شخصیت را از جانب خدا بداند، در حقیقت عزت نفس است، عزت نفسی که به خاطر تکیه بر استعدادهای الهی موجب خودباوری می‌شود. انسانی که باور دارد که خداوند به او استعدادی داده که می‌تواند مستقل باشد و روی پای خود بایستد، دارای عزت نفس است.

پس مراد از ذلت باطنی در اینجا کوچک دانستن خود در برابر خداست، در مقابل کسی که عزت را از جانب خود می‌داند و به این باور ‌می‌رسد که همه این صفات برای اوست، چنین شخصی عزت نفس دروغین دارد و در واقع دچار کبر و غرور شده است.

نتیجه تکیه بر استعدادهای الهی و ذلت نفس به این معنا، استحکام درونی در برابر دشمنان حق خواهد بود، چنانچه در قرآن کریم در وصف دوستداران خدا و کسانی که مورد محبت الهی قرار دارند، می‌خوانیم:

﴿أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ﴾[۳]

عزت و سرسختی این افراد در برابر دشمنان حق است و خواری و کوچکی آنها در برابر خدا و هرچه مرتبط به خداست خواهد بود. اینان در برابر اهل ایمان هم فروتن هستند، زیرا مؤمنان را متصل به خدا می‌دانند، چرا که عزت از آن خدا و رسول خدا و مؤمنین است:﴿وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ﴾.[۴]

نمونه بارز این افراد که مولا امیر المؤمنین علیه السلام است که با آنکه در برابر دشمنان بسیار سرسخت و عزتمند رفتار می‌کرد؛ ولی در برابر یک کودک یتیم خود را کوچک می‌کرد و اصلا خود را نمی‌دید و به تعبیر امام زین العابدین علیه السلام در آن مناجات که فرمود: «أنا... أذلّ الأذلّين، و مثل الذّرة أو دونها»[۵]خود را مثل یک ذرّه یا کمتر از آن می‌داند.

این همان مطلبی است که امیر المؤمنین علیه السلام به زیبایی در توصیف مؤمن آورده است، می‌فرماید:

المُؤمِنُ... نَفسُهُ أصلَبُ‌ مِنَ‌ الصَّلدِ و هُوَ أذَلُّ مِنَ العَبدِ.[۶]

مؤمن... روحيّه‌اش سخت‌تر از تخته‌سنگ است و خودش رام‌تر و افتاده‌تر از برده.

ذلت نفس و خواری در برابر مؤمنان، صفتی است که می‌توان آن را در زندگی انسان‌های بزرگ مشاهده کرد. نقل می‌کنند روزی بین دو نماز سیّد فقیری از مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء تقاضای كمک كرد. شیخ فرمود: متأسّفانه دیر آمدی، پول تمام شده است، فردا بیا. سیّد که از این حرف عصبانی شده بود، به ‌صورت شیخ آب دهان انداخت. ایشان به جای اینکه ناراحت شود، بلند می‌شود میان صف‌های جماعت می‌گردد و می‌گوید: هر كه برای ریش شیخ احترام قائل است، پول بدهد. پول زیادی برای آن سیّد جمع می‌کند و به او می‌دهد.


[۱]الصحيفة السجّاديّة: الدعاء ۲۰.
[۵]الصحيفة السجّاديّة: الدعاء ۵۰.
[۶]نهج البلاغة: الحكمة ۳۳۳.

  • مفهوم ذلت نفس (دانلود)