مينهند. در نظر اين قومِ پيروز همه آنچه در جامعه قبل از انقلاب رواج داشته، سياه بوده و در تقابل با مکتب انقلاب و ارزشهاي انقلابي است، و براي باقي نگاه داشتن هر يک از مظاهر جامعه پيشين بايد به دنبال دليل گرديد. ۱ اين تفکر، انقلاب سياسي و واژگون کردن ارکان حکومتي را به انقلاب اجتماعي و واژگون کردن تمامي ارکان جامعه و روابط ميان مردم تسرّي ميدهد. اما آنچه در انقلاب اسلامي در شبه جزيره عربستان اتفاق افتاد، جز اين بود.
در سيره سياسي پيامبر اکرم ميبينيم که ايشان پس از پيروزي بر مشرکان مکه و غلبه بر حاکمان ساير بلاد، کمترين تغييرات اجتماعي را به وجود آورده و تنها مناسبات و سنتهايي را که در تنافي با ارزشهاي اسلام بود، واژگون ميساخت. موقعيّت افراد و جايگاه اجتماعي ايشان، چنانچه تعارضي با مباني ديني نداشت، مورد تعرّض قرار نميگرفت.
در داستان فتح مکه، پس از آن که رسول گرامي اسلام «وارد كوچه هاى مكه شد و به كنار خانه كعبه آمد و هم چنان كه سواره بود، هفت بار طواف كرد... عثمان بن طلحة كليد دار خانه كعبه را خواست و كليد خانه را از او گرفت و در كعبه را باز كرده وارد خانه شد». ۲ ايشان پس از شکستن بتهايي که مشرکان در داخل و روي کعبه قرار داده بودند، در گوشهاي از مسجدالحرام نشست و پس از آن که با درخواست پارهاي از اصحاب خويش مواجه شد که خواستار منصب کليد داري کعبه بودند، عثمان بن طلحه را به حضور طلبيد. «چون او آمد، كليد را به او سپرد و فرمود: كليد را بگير كه امروز روز نيكى و وفاى به عهد است» ۳ و به اين ترتيب، منصب و موقعيّت اجتماعي والاي کليد داري کعبه را در خاندان او استمرار بخشيد. آن حضرت، به طور صريح، در ميان مردم مکه اعلام نمود:
کليدداري کعبه و سقايت حاجيان را به همان ترتيب سابق رسميّت ميبخشم. ۴
9. همواره در دسترس رعايا بودن
«حاجب داشتن» و از وراي پردهها با مردم جامعه سُخن گفتن، از شيوههايي است که توسّط قدرتمندان جوامع مختلف به کار گرفته ميشود تا بر ابّهت و عظمت صاحب قدرت افزوده گردد. بسياري از مواقع، والي و زمامدار راضي ميشود که اوقات خود را به بطالت بگذراند، لکن زماني را براي مراجعه به خود در اختيار رعايا قرار ندهد. هدف اين زمامداران، آن است که تصوّر «فوق دسترس بودن» آنان دستخوش ترديد مردم عادي نگردد، تا همچنان در قوّه خيال مردمان باقي بمانند و افراد جامعه ايشان را «فردي چون خود» محسوب نکنند.
لکن در اخلاق حکومتي رسول اکرم، «در دسترس مردم عادي قرار داشتن» يک اصل است. مراجعاني که به مدينة النبي قدم ميگذاشتند، ميدانستند که در چه زماني و چه مکاني ميتوانند رهبر
1.در جامعه بعد از انقلاب اسلامي ايران، تا سالهاي متمادي با استفاده از اذان مرحوم مؤذنزاده اردبيلي و پخش آن از صدا و سيما مخالفت ميشد، به اين دليل که يادآور افطار ماه رمضان پيش از انقلاب است!
2.السيرةالنبوية، ج ۲ ص۴۱۲؛ زندگاني محمد، ج ۲ ص۲۷۵؛ تاريخ يعقوبي، ج ۲، ص۶۰؛ انساب الأشراف، ج۱ ص۴۹؛ تاريخ ابن خلدون، ج ۲، ص۴۶۱ .
3.همان منابع .