“ رأيُ فلانٍ مخالفٌ لِرَأيِ عليٍّ( ـ في الخلافة ـ ( به مقتضاي حديث)» و “ كُلُّ رأيٍ خَالَفَ رأيَ عليٍّ فهو مخالفٌ لِلحقِ، فرأيُ فلانٍ مخالفٌ للحقِ» و مانند آن را در چند جاي ديگر نيز آورده است. ۱
و در مواردي بسيار گسترده در فهم ونقد روايات، تاريخ را به كار بسته است كه ميتوان آن را در ذيل معيار مستقل و جداگانه بررسي كرد.
نتيجه
پس، حجيت عقل و در نتيجه، ارزش و ارجمندي دستآوردهاي آن از يکسو، و وجود گزاره هاي علمي عقلاني در نصوص ديني ـ که خود به منزله نوعي تأييد آن روش هاست ـ که فهم آنها جز به آگاهي از پاره اي دانش هاي بشري ممکن و ميسر نيست، از سويي ديگر، علامه شعراني را بر آن داشته تا با تتبع در قرآن و روايات ضمن مستندسازي بسياري از اين دانش ها به اين دو منبع گرانبها، تأکيد ورزد که اين دانش ها در صورتي که به ضرورت عقلي به قطعيت پيوسته باشند و يا مؤيَّد قرآن و حديث و يا به تاييد آن دو رسيده باشند، در فهم قرآن و حديث و نقد روايات حجت بوده، قابل استدلال هستند.
كتابنامه
ـ اثبات نبوت، علامه شعراني، تهران: کتابخانه صدوق، 1363ش.
ـ الاسفار الاربعة، ملا صدرا، قم: انتشارات مصطفوي، 1378ش.
ـ آشنايي با علوم اسلامي، مرتضي مطهري، انتشارات صدرا، 1376ش.
ـ ترجمه علي و الفلسفة الالهية، سيد ابراهيم سيدعلوي، دفتر تبليغات اسلامي، بيجا، بيتا.
ـ ترجمه و شرح صحيفه کامله سجاديه، علامه شعراني، تهران: کتابفروشي اسلاميه، 1361ش.
ـ ترجمه و شرح کشف المراد شرح تجريد الاعتقاد، علامه شعراني، تهران: کتابفروشي اسلاميه، 1367ش.
ـ تفسير روح الجنان و روح الجنان، شيخ ابوالفتوح رازي با حواشي علامه شعراني، تهران: کتابفروشي اسلاميه، 1352ش.
ـ تفسير منهج الصادقين، ملا فتحالله کاشاني با مقدمه و حواشي علامه شعراني، تهران: کتابفروشي اسلاميه، سوم، 1346ش.