كتاب سليم بن قيس, ساختگى است و حديثى كه فقط در آن باشد و در جاى ديگر نباشد, جداً ضعيف است… و يك حديث, به چند بار آوردن, متعدّد نمى گردد و تمامى آنچه در كتاب سليم بن قيس مى باشد, حديث واحد و ضعيف است و به چند مرتبه نقل كردن, قوى نمى شود. ۱
ايشان كه بى ترديد از صاحب نظران علم رجال در دوران معاصر به شمار مى آيد, همچنين پس از نقد حديثى در اين باره مى نويسد:
اين حديث نيز مرسل و ضعيف است و گويا همان حديثى است كه از كتاب سليمْ نقل گرديده است; چون عبارت هايش به آن مى مانَد. ۲
آنچه به اجمال اشاره شد, خلاصه ديدگاه هاى مرحوم علامه شعرانى درباره سليم و كتاب حديث اوست كه اگر كسى در همه موارد با ايشان موافق يا هماهنگ نباشد, حداقل اين است كه چنين اظهار نظرهايى از آن حكيم بى بديل, انسان را به درنگ و تأمّلْ وا مى دارد و آدمى را وادار مى سازد كه با احتياط و تأنّى بيشترى به اظهار نظر بپردازد و از هرگونه جزميت و مطلق انگارى بپرهيزد.
اميد كه آنچه بيان شد, موجب كدورت خاطر مترجم و محقّق فاضل كتاب نشود و همان گونه كه در نهايت صداقت به تدوين مقدمه پرداخته اند, اين توضيحات را هم كه صادقانه و به قصد تهذيب و تنقيح كتابْ مطرح شده است, مغرضانه نپندارند و در صورت علم به اشتباه نگارنده, با ارايه توضيحات روشنگر به رفع ابهامات موجود بپردازند. ضمن آرزوى توفيق مجدّد براى ايشان, يادآور مى شود كه نقد اين جانب, مربوط به ترجمه فارسى اين اثر است كه خود, وجودى مستقل دارد و ارجاعات مترجم محترم به متن عربى كتاب, نمى تواند رفع اشكال از ترجمه فارسى آن بكند.
1.قرآن هرگز تحريف نشده (فصل الخطاب فى عدم تحريف كتاب ربّ الأرباب), [به ضميمه ترجمه حواشى ميرزا ابوالحسن شعرانى بر فصل الخطاب حاجى نورى], حسن حسن زاده آملى, مترجم: عبدالعلى محمدى شاهرودى, ص۱۳۱.
2.همان جا.