رويكردهاى پژوهشى در مهدويّت‏ نگارى - صفحه 24

گرفته‏اند. تاريخ شكل‏گيرى و پيدايش آنها را مى‏توان چنين مرتب كرد:
يك. رويكرد نقلى در قرن چهارم.
دو. رويكرد نقلى - عقلى در نيمه اول قرن پنجم.
سه. رويكرد عرفانى - صوفى در قرن هفتم.
طبيعى است كه شكل‏گيرى اين رويكردها ارتباطى وثيق با اوضاع و احوال علمى و فرهنگى هر زمان داشته است. مطالبات فرهنگى و علمى، و نيز فضاهاى زمانى و مكانى، در شكل‏گيرى و پديد آمدن نوع نگاه كاملاً دخالت داشته است. نشان دادن اين زمينه‏هاى علمى - فرهنگى به طور دقيق، نيازمند پژوهشى تاريخى و جامعه‏شناختى است كه در جايى ديگر بايد بدان پرداخت.
2. در ارزيابى اجمالى اين رويكردها مى‏توان گفت: از آن رو كه مهدويّت مسئله‏اى چندبعدى است، استفاده از منابع معرفتى گوناگون مى‏تواند در تبيين و يا تثبيت آن سودمند باشد؛ امّا لازم است اين ابعاد از هم متمايز شوند تا معلوم شود كه براى هر بُعد از كدام رويكرد بايد بهره جست.
استفاده مبهم از اين روش‏ها و رويكردها، روشمند و عالمانه نيست. بدين جهت شايسته است نخست اين ابعاد گشوده شود. به نظر مى‏رسد كه يكى از وجوه مسئله مهدويّت، نياز كلى انسان به پيشوا در هر دوران است. وجه ديگر آن مهدويّت شخصى، يعنى موجود بودن پيشوايى با مشخصه‏هاى فردى در اين دوران است. وجه ديگر مهدويّت اين است كه آن پيشوا در همين جهان مادى و تحت سنّت‏هاى حاكم بر اين جهان قرار دارد.
بنابراين براى بُعد كلى امامت مى‏توان از قواعد و اصول عقلى سود جست؛ چنان كه براى تبيين بُعد اين‏جهانى آن مى‏توان از دانش‏هاى تجربى بشر بهره برد. امّا از آن جهت كه اين واقعيت بُعدى شخصى هم دارد و با ويژگى‏هاى منحصربه‏فرد در

صفحه از 25