تاريخ و حيات انسان بر روى زمين، شاهد مكتبها و انديشههاى بسيارى بوده است كه هر يك در نظريهپردازى و تأملات ذهنىِ محض ، دستى توانا داشته، ليكن فاقد دستور عملى و نظامهاى ارزشى هماهنگ، راقى و تعالىبخش براى پاسخگويى به خواستها و نيازهاى زندگى معقول و نشاطآور بودهاند. انسان به حسب طبيعت و به اقتضاى محدوديتهاى ذاتى و عدم احاطه به اسرار و تفاصيل حيات، نمىتواند برنامهاى جامع و همهجانبه براى زندگى خود سامان دهد. افزون بر آن كه نقصها و گرايشهاى ذاتى فردى، خانوادگى، قومى و... نيز به نوبه خود مانعى جدّى در تدوين يك نظام عادلانه براى روابط زندگى انسان اند. امّا قرآن ، كتاب هدايت و دستورالعمل راهبردى انسان براى تنظيم انواع روابط وى با خود، با خداوند هستى، و سرانجام با هم نوعان و آحاد جامعه است . هنر قرآن آن است كه تمام روابط حيات انسان را با نگرشى فراگير و هماهنگ مورد توجه قرار مىدهد.
نظامهاى گوناگون اخلاقى و حقوقى مربوط به حيات فردى، اجتماعى، اقتصادى، سياسى و جز آن ، در قرآن كه همه ساحتهاى حيات معقول انسان را زير پوشش خود گرفته ، موضوع هزاران مدخل و صدها كتاب در آن زمينههاست.
قوانين تشريعى قرآن ، افزون بر جامعيت، مصالح واقعى مخاطبان اعم از زن و مرد و كودك و پير و جوان را با نگرشى متعادل و واقعبينانه تبيين كرده است. افزون بر تمام اينها نكتهاى كه نمىتوان به سادگى از كنار آن گذشت اين است كه در نظام قانونگذارى قرآنى، همواره نگرش الهى و توجه به حضور خدا در ساحت زندگى فردى و اجتماعى انسان و مسئوليت مداوم انسان در پيشگاه قدسى خدا ، مورد اهتمام اساسى است؛ نكتهاى كه در قوانين وضعى بشرى مورد غفلت واقع شده است.
عناوين متنوّع طهارت، صلات، زكات، خمس، صوم، حج، اعتكاف، جهاد و صلح، امر به معروف و نهى از منكر، ميراث، قضا، شهادات، حدود و تعزيرات، قصاص، شفعه، غصب، احياى موات، اطعمه و اشربه، تجارات، رهن، حجر، ضمان، مشاركت، مضاربه، مزارعه، مساقات، وديعه، عاريه، اجاره، وكالت، وقف، سُكنا،