پژوهشى در باره اعجاز قرآن‏ - صفحه 48

و همانا ما آدمى را از عصاره‏اى از گل آفريديم، سپس او را به نطفه‏اى در قرارگاه استوار بدل كرديم؛ آن‏گاه نطفه را خون بسته‏اى ساختيم و آن خون بسته را پاره‏گوشتى كرديم و آن پاره‏گوشت را به استخوان‏هايى مبدل گردانيديم، و بر آن استخوان‏ها گوشت پوشانيديم، پس او را به آفرينشى ديگر بازآفريديم. پس بزرگوار است خداوند كه نيكوترينِ آفرينندگان است. سپس شما پس از اين، بى‏گمان مردگانيد؛ آن گاه در روز بازپسين برانگيخته مى‏شويد).
انسانِ قرآن، به رغم ترسيم برخى متون دينى تحريف شده پيشين، سرشته شده بر خباثت ذاتى نيست ، بلكه داراى دو وجهه مُلكى و ملكوتى است. او افزون بر خواصّ جمادى، نباتى و حيوانى، داراى نيروى «ادراك و شعور» و «اختيار» است؛ خصيصه‏هايى كه او را به عنوان فرزند بالغ هستى، خليفه و امانتدار خدا، و نگارنده سرنوشت خويش مى‏سازند:
(إِنَّا هَدَيْنَهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَ إِمَّا كَفُورًا.1
همانا ما راه را به او [انسان‏] نُموديم، سپاس‏گزار باشد يا ناسپاس)
.
بر اساس اين نگرش، سرشت هر انسانى ، هم خاستگاه الهى و متعالى است و هم منبع تمايلات طبيعى و پست؛ تا خود به كدام سوى گام نهد.


از جهان دو بانگ مى‏آيد به ضدتا كدامين را تو باشى مستعدّ
آن يكى بانگش نُشور اتقياوين دگر بانگش فريب اشقيا.2
(وَ نَفْسٍ وَ مَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا * قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا * وَ قَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا .3
سوگند به نفس و آنچه آن را درست كرد . پليدكارى و پرهيزكارى‏اش را به آن الهام نمود. هر كس كه آن را پاك كرد رستگار شد، و هر كس كه آلوده‏اش كرد، قطعاً باخت)
.

1.انسان : آيه ۳.

2.مثنوى معنوى : ص‏۷۰۶ دفتر چهارم ، «نصيحت دنيا اهل دنيا را».

3.شمس : آيه ۷ - ۱۰.

صفحه از 67