پژوهشى در باره اعجاز قرآن‏ - صفحه 25

رخ مى‏دهد و لفظ و معنا ، چون پيكر و جان‏اند كه با يكديگر پيوندى تركيبى دارند.
زبان از واحدهايى به ترتيب زير تشكيل يافته است: حرف‏ها، واج‏ها، هجاها، تكواژها، واژه‏ها، گروه‏ها، و جمله‏ها.
بر اساس نظريه نظم عبد القاهر، ساختار زبان، تنها از قالب‏هاى پيش‏ساخته عادى چون فعل ، فاعل ، مفعول ، مسندٌ اليه ، مسند ، رابطه ، قيد ، صفت و متمّم تشكيل نيافته؛ بلكه متغيرهاى ديگرى مانند: تقديم و تأخير، حذف، تكرار، تعريف و تنكير، اظهار و اظمار، ايجاز و اطناب، حقيقت و مجاز، تشبيه و استعاره، كنايه و ايهام، حصر و اطلاق و تأكيد و جز اينها وجود دارد كه اينها نيز هر يك در جاى خود، ريشه در معانى دارند. زبان با گنجينه‏اى بى‏پايان از علامت‏ها و نشانه‏هاى خود، نماينده ذهن است. در تومار ذهن، افزون بر معانى درشت، معانى باريك و لطايف و ظرايف بى‏شمارى وجود دارند كه با زبان گشوده مى‏شوند و عبارت‏هاى متنوّع زبان، معانى متنوّع ذهنى را عيان مى‏سازند. هر چه ذهن ، وقّادتر و فروزان‏تر شود، زبان ، دقيق‏تر و رقيق‏تر مى‏شود و به عكس.
نمونه‏اى از اسلوب خاصّ قرآنى را، به جاى نام «سجع»، تحت نام «فاصله» يا «سربند»ها شمرده‏اند كه منشأ آهنگين بودن نغمه‏هاى ويژه قرآنى است. البته با اين ويژگى كه اوّلاً آنچه در آنها نقش اوّل را دارد، معناست و نه صرفاً لفظ - يعنى فواصل قرآن صرفاً يك هماهنگى لفظى نيستند، بلكه فراتر از آن، نظم معنايى خاصى را در لا به لاى بندها و آهنگ‏ها بر مى‏تابند و متناسب با معانى دگرگون مى‏شوند - و ثانياً اين فواصل ، سهل و آزاد و بى‏تكلّف اند.۱
سجع (بانگ يكنواخت كبوتر)، سخنِ قافيه‏دار را گويند و در اصطلاح علم بديع،

1.الإتقان فى علوم القرآن : نوع ۲۱۳؛ الإعجاز البيانى : ص‏۲۳۹.

صفحه از 67