تأملی در مقاله (دروغ پردازان در حوزه حديث اهل سنّت) - صفحه 181

«حديث تكذيب» را «معتبرترين احاديث شيعه و سنى… بلكه از اظهر مصاديق تواتر لفظى» ۱ دانسته اند كه در «كتابهاى معتبر شيعه و سنى نقل» ۲ گرديده است؛ اما در ارائه منبع يا منابعى براى آن، به جاى آن همه كتابهاى معتبر و دست اول شيعه و سنى ـ كه خود اظهار كرده اند ـ تنها به ذكر دو منبع، آن هم از قرن چهاردهم، يعنى «أضواء على السنة المحمدية»، تأليف استاد ابوريّه و «علم الحديث و دراية الحديث» استاد كاظم مدير شانه چى، بسنده كرده اند.
اگرچه اين كار، خود به خود، عيب محسوب نمى شود و اشكالى ندارد؛ اما براى يك مقاله تحقيقى، معرفى منابعى از قرن چهاردهم در اثبات يا تأييد مطلبى مربوط به پيامبر(ص)، يعنى آغازين سالهاى قرن اول هجرى، زيبنده نبوده چندان موجّه و مقبول به نظر نمى رسد.
بهتر آن بود كه بعد از عبارت «اين حديث را كتابهاى معتبر شيعه و سنى نقل كرده اند» ۳ ، در پاورقى به ذكر چند كتاب از آن همه كتابهاى مورد نظر، اشاره مى شد تا خواننده پژوهشگر بتواند از اين راهنمايى به تحقيق افزون ترى دست يازد.
به علاوه، آيا عباراتى نظير «بلكه گفته شده كه بيش از 62 نفر از صحابه، آن حديث تكذيب را نقل كرده اند» ۴ مى تواند از مؤلف رفع تكليف كند؟ اگر خواننده اى بپرسد كه ادعاى شما در تعيين عدد فوق، بر مبناى كدام مرجع است، آيا عبارت «گفته شده» مى تواند كافى باشد؟
2. گرچه مؤلف به درستى، پيدايش و نشر احاديث جعلى را تا قرن سوم هجرى مى داند؛ اما پيش از بيان علل و انگيزه هاى جعل حديث، سخنى دارد كه مطلب فوق را نفى كرده، خلاف آن را به خواننده القا مى كند. آن سخن، چنين است: «اين حركت (جعل حديث) كه از قرن اول تا ششم هجرى ادامه داشت، در عامه (اهل سنت) شتاب بيشترى داشت؛ چرا كه انگيزه هاى جعل براى آنها بيشتر بود». ۵
ادامه جعل حديث تا قرن ششم،

1.علوم حديث، ش۸، ص۹۰

2.همان، ص۹۰

3.همان، ص۹۱

صفحه از 188