دفاع از حديث(6) - صفحه 171

نزاكت به نظر رسد؛ ولى هر كس آن مصاحبه را ديده باشد، مى يابد كه نويسنده مقاله «دفاع از حديث» در پاسخ به آن مصاحبه، بيش از حد، خويشتن دار بوده و حرمت حريم بحث را نگاه داشته است.
دو. سهل بن زياد و روايات وى در كتب اربعه، از سوى محققان ارجمندى چون وحيد بهبهانى و سيد بحرالعلوم و ديگران توثيق شده است و عالمان برجسته اى از معاصران، چون علاّمه شوشترى (صاحب قاموس الرجال) و آية اللّه وحيد خراسانى و آية اللّه موسى شبيرى زنجانى و ديگران، به اعتبار وى در رواياتش تصريح كرده اند و اين نظريّه بر مبناى ادّله استوارى است كه در جاى خود ذكر شده است؛ گرچه ناقد محترم گويا از آن بى خبرند.
سه. حسين بن علوان و سعد بن طريف و موسى بن بكر نيز توثيقشان مبناى وثيقى دارد كه توضيح آن در جوابيه كامل ما آمده است.
چهار. حديث «حسن التبعّل» تنها به روايت «كافى»، از نظر ما در آن مقاله معتبر شناخته شده است و نيز تنها حديثى كه در معاضدت ذكر شده، از اعتبار و استوارى برخوردار است و افراد سند اين دو حديث، همان گونه كه اشاره شد، بر مبناى مورد پذيرش ما موثّق شناخته شده اند. گفتنى است: حديث «حسن التبعّل» به نقل هاى ديگرى كه در مقاله آمده است، هرگز از ديدگاه ما معتبر معرّفى نشده است.
پنج. در اكثر مقاله هاى «دفاع از حديث»، بر اين تأكيد كرده ايم كه در توثيق روايات، ما بر مبناى عالمانى چون محقّق (در معتبر) و مرحوم همدانى (در مصباح الفقيه) و فرزانگانى چون آية اللّه العظمى بروجردى و شاگردان وى (همچون حضرت امام ـ قدس سره ـ) هستيم؛ يعنى خبر موثوق به را حجّت مى دانيم، نه تنها خصوص خبر ثقه را؛ و ناقد محترم به اين مبنا در پذيرش اخبار توجهى نفرموده اند.
گفتنى است كه حضرت آية اللّه سبحانى نيز بر همين مبنا هستند؛ گرچه

صفحه از 177