خطبة البيان و خطبه هاي منسوب به اميرمؤمنان(ع) - صفحه 65

تكرار فراوان دارد و الفاظش مبهم است. ۱
مرحوم ميرزاى قمى مى گويد:
انتساب خطبه به آن جناب براى حقير ثابت نشده و در احدى از كتب معتبره نديده ام... بلى اين خطبه و نظير آن در كلام بعضى متنسمين مسلك صوفيه هست. ۲
مؤلف كتاب بيان الائمة ـ كه خود از تأليفات غير معتبر و گردآورنده روايات جعلى و نادرست به شمار مى رود ـ مى نويسد:
خطبة البيان ـ كه حايرى آن را در الزام الناصب از طريق عامه نقل كرده ـ ضعيف است و به علاوه، با متون صحيح و متواتر ـ كه از وقت گذارى براى ظهور منع كرده ـ مخالف است. ۳
جالب اينكه مؤلف در جلد دوم، اين اعتراض را آورده و در جلد اوّل، بخش هايى از خطبة البيان را شرح كرده است!!؟
علاوه بر آنچه بيان شد، اشكالات ديگرى نيز وجود دارد كه در نظر نگارنده، بى اهمّيت نيست و از مطالعه خطبه مى توان به آن اشكالات دست يافت:
1. در قسمت هايى از اين متن، خطبه در خطبه آمده است؛ يعنى هنگام خطبه خواندن امام، گروهى برخاسته، از آن حضرت پرسشى مى كنند. آن گاه، امير مؤمنان(ع) شروع به خطبه خواندن و پاسخ دادن مى كند و با حمد و ثناى الهى و درود بر پيامبر، خطبه ديگرى شروع مى كند! گويا سازنده خطبه فراموش كرده كه امام در حال خطبه خواندن بر روى منبر بود و سخنش تمام نشده بود تا خطبه ديگرى شروع كند. ۴
2. در نسخه اوّل خطبه، طبقات مردم تا سال 940 بيان شده و در نسخه دوم، سخن از قرن دهم آمده و در نسخه سوم، به سال 1184 اشاره شده است. گويا اين سه متن در طول قرن ها بازنگرى و مطالب لازم به آن افزوده شده است.
3. در اين خطبه آمده است كه سفيانى از هَجَر (شهرى در سواحل خليج فارس) ظهور مى كند؛ در حالى كه هيچ روايتى اين مطب را تأييد نمى كند.
4. كلمه جابلساو جابلقا ـ كه در فرقه شيخيه معنا و جايگاه خاصى دارد ـ در نسخه هاى سه گانه خطبة البيان وجود دارد. ۵

1.بشارة الاسلام، ص ۸۱.

2.جامع الشتات، ص ۷۹۲.

3.بيان الائمة، ج ۲، ص ۷۰۶.

4.براى نمونه ر. ك: الزام الناصب، ص ۱۸۳.

5.همان، ص ۲۱۰ و ۲۲۷.

صفحه از 82