رسالت رساندن كلامى و سخنى و بس نه پيشوا بود و نه زعيم و نه زمامدار سياسى و نه … و على(ع) در جواب به صراحت مى نويسند: والذى انكرت من امامة محمد ـ صلى الله عليه وآله ـ زعمت أنّه كان رسولاً و لَمْ يكن اماماً فانّ انكارك ذلك على جميع النبييّن الأئمة، ولكنّا نشهد أنّه كان رسولاً نبيّاً اماماً…. ۱
اين گفتگو بروشنى نشانگر جايگاه امامت در انديشه اسلامى است و نيز بيانگر چرايى ستيز بنى اميه با اين عنوان، اكنون اين توضيح مى تواند عمق اخبار و احاديث بسيارى را نشان دهد كه رسول اللّه(ص) در آنها بر امامت على(ع) تأكيد كرده است؛ از جمله: ياعلى أنت وصيّى و خليفتى و امام أمّتى بعدى ۲ و يا أنت امام كل مؤمن و مؤمنة، وولىّ كل مؤمن ومؤمنة بعدى و… .
و اين تأكيد و تنبيهى است بر تداوم پيشوايى در وجود على(ع).
6ـ احاديث خلافت
«خلافت» نيز تعبيرى قرآنى و اصطلاحى دينى است كه بروشنى جانشينى در ابعاد مختلف را نشان مى دهد، مگر اينكه بُعْدى از ابعاد استثنا مى شده است. از اين روى سياست بازان پس از رسول اللّه(ص) نيز تلاش بسيار كردند تا اين عنوان را به گونه اى بر خود استوار دارند، رسول اللّه(ص) از همان آغازين روزهاى فراز آوردن دعوت و گستراندن پيام خود، بر «خلافت» على(ع) تصريح و تأكيد كرد. اين تصريح و تأكيد را در روايات بسيارى كه نشانگر آن در مواقع و مواضع متعدّد است توان ديد، كه نشانى است از اهتمام رسول اللّه(ص) براى رقم زدن سرنوشت آينده امت. ۳
1.الغارات، تحقيق عبدالزهراء حسينى، ص ۱۲۱ـ۱۲۲؛ تحقيق مرحوم محدّث ارموى، ج۱، ص۲۰۳
2.امالى الصدوق، ص۴۳۴. بنگريد به: الأمام على بن ابى طالب فى الكتاب والسنّة، احاديث الامامة.
3.ر. ك:الامام على بن ابى طالب، احاديث الخلافة.