واقعه غدير، اوج ابلاغ ولايت - صفحه 49

۰.ان لكلّ نبىّ وصيّاً ووارثاً وانّ عليّاً وصيى ووارثى. ۱

اين گونه گفته ها از رسول الله(ص) درباره على(ع) بدانسان زياد بوده است كه واژه «وصيّ» را براى على(ع) چونان وصفى شناخته شده و بدون ابهام قرار داده،و چون واژه «وصيّ» در گفتارها و سروده ها بكار مى رفت مسلمانان صدر اسلام بى هيچ ترديد از آن على(ع) را مى فهميدند ۲ و مثلاً جانشينى، خلافت و امامت را؛ گو اينكه بنى اميه بسى كوشيدند تا مگر اين عنوان ارجمند را از مولى بزدايند و سخنهاى بسيار برساختند كه اين تعبير برساخته است، ۳ امّا مگر «حق» با ستيزِ حق ستيزان ستردنى است؟

3ـ احاديث منزلت

از جمله شكوهمندترين عناوينى كه با آن رسول الله(ص) از مولى(ع) ياد كرده اند، «همسانى» و «همبرى» مولا(ع) با رسول الله(ص) است. اين گونه احاديث در بيان و بنان عالمان و محدثان به پيروى از صريح كلام پيامبر(ص) بر «احاديث منزلت» شهره است. اين جايگاه بلند براى مولا را، رسول الله(ص) از جمله با عبارتى چون «انت منى بمنزله هارون من موسى الا انه لانبى بعدى» رقم زده است. اين حقيقت را پيامبر(ص) بارهاى بار و در ميان مردم فراز آورده و بدين گونه «همسانى خود با على» را در پيش ديدها نهاده و به تاريخ سپرده است. از جمله مواردى كه اين كلام معجز شيم درباره مولا(ع) فراز آمد در نبرد تبوك بوده است.
پيامبر(ص) در شرايطى بس سخت و شكننده سپاهى گران را سامان داد و به آهنگ نبرد با روميان از مدينه بيرون آمد.تبوك دورترين نقطه اى بود كه رسول الله(ص) در طى

1.محلى در بيرون مدينه كه مسافران در آن مكان بدرقه و خداحافظى مى شدند.

2.بنگريد به: تتمة منهاج البراعة فى شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۱۹ (ج۱۶، ص۱۹). و نيز معالم المدرستين، ج۱، ص۲۸۹ به بعد كه بحثى است ارجمند و خواندنى.

3.براى آگاهى از اين جريان و چگونگى آن بنگريد به: معالم المدرستين، ج۱، ص۴۵۶

صفحه از 70