هر چند حافظ ذهبى در اين تلخيص در تصحيح روايات«مستدرك» به شرط شيخين همه جا با حاكم همرأى نيست، ولى بسيارى از روايات آن را از جمله بعضى از روايات غدير را تصحيح مى كند.
در«مستدرك» حاكم، حديث غدير از دو طريق به شرط شيخين روايت شده است(المستدرك:3/110،109).
سوم آنكه مؤلفان صحاح، حديث غدير را روايت و تصحيح كرده اند؛ از جمله ترمذى در «سنن» خود(5/633/3713) تصريح به صحت حديث غدير مى كند.
همچنين ابن ماجه در «سنن» خود از دو طريق(1/43/116؛1/45/121) حديث غدير را ذكر كرده است. و نيز جمع بسيارى از محدثان اهل تسنّن اين مسئله را روايت كرده اند، كه در«الغدير»(جلداوّل) و تعليقات آيةالله مرعشى بر «احقاق الحق»(2/426 ـ 465، 3/322 ـ 327، 6/225 ـ 268، 16/559 ـ 578، 21/1ـ 93) آمده است.
جالب آنكه خود سيد محمود آلوسى درباره همين حديث (روح المعانى:6/194) مى گويد:
رواه النسائى باسناد جيّد قوى، رجاله كلّهم ثقاة و قال الذهبى: انّه صحيح عن زيد بن ارقم.
چهارم آنكه جمعى از اعلام اهل سنت تصريح به تواتر اين حديث كرده اند، از جمله حافظ ذهبى كه آلوسى كلام او را در تفسير«روح المعانى»(6/195) نقل مى كند:
و عن ذهبى انّ «من كنت مولاه فعلىّ مولاه» متواتر يتيقّن انّ رسول الله(ص) قاله، و اما «اللهم و ال من والاه» فزيادة قوية الاسناد.
اما درباره سند اين روايت، چون به طورتفصيلى و علمى در كتابهاى فراوانى از جمله«عقبات»،«الغدير» و «احقاق الحق»(با تعليقات آيةاللّه مرعشى) بحث شده است، از آن مى گذريم.
اما درباره اين سخن آلوسى كه كلمه«مولى» به معناى«اولى به تصرف» در كلام