دلالت دارد. در مقابل، رجاليان متأخر شيعه از مفضل حمايت كرده و روايات وي را تلقي به قبول كردهاند. علامه شوشترى، و مرحوم خويى( مفضل را از ياران خاص امام صادق عليه السلام، و در زمره شيوخ ياران امام صادق عليه السلام و از محبان و ثقاث و از بزرگان فقها مى دانند. مرحوم خويى با استناد به اين سخن شيخ طوسي ذيل روايتي در تهذيب الأحكام: «اين خبر را تنها محمد بن سنان از مفضل بن عمر نقل كرده، و محمد بن سنان مورد طعن اصحاب و جدا ضعيف است ۱ »، نتيجه گرفته است كه:
سخن شيخ در اعتمادش بر مفضل بن عمر صراحت دارد و طعني بر او وارد نيست. ۲
مرحوم شوشتري نيز از اين جمله چنين بهرهاي گرفته است. ۳
آيةالله خويي به شمار آمدن مفضل از خواص أصحاب امام صادق عليه السلام توسط ابن شهر آشوب در كتاب المناقب را دليل ديگري بر اين امر ذكر ميكند ۴ . ايشان در ادامه روايات مدح (يك روايت از شيخ مفيد و بقيه از كشي) و در ادامه روايات ذمّ مفضل را نقل كرده است و نتيجه ميگيرد:
از آنچه ذكر كرديم، ميتوان دريافت كه نسبت تفويض و خطابيه به مفضل بن عمر ثابت نيست، زيرا نسبت كتاب ابنغضايري به مؤلف اثبات نشده است، و ظاهر كلام كشي كه گفته است: «مفضل بر خط مستقيم بود وسپس خطابي شد»، شاهدي ندارد. سخن نجاشي نيز كه با لفظ «قيل» از آن خبر داده، مؤيد نظر ماست؛ زيرا نشان از عدم رضايت نجاشي بر اين امر دارد. اما روايات وارد در ذم وي ضعيف السند و غيرقابل اعتماد است، به جز سه روايت كه سند صحيح دارد و علم آن نزد أهل آن است، و با روايات فراوان و متضافري كه نزديك به ادعاى علم إجمالي به صدور از معصومين هستند، مقابله نميكند... در بزرگي مفضل همين بس كه امام صادق عليه السلام او را به روايت كتاب معروف به توحيد مفضل اختصاص داد. ۵
مرحوم خويي عبارت «مضطرب الرواية» را بر فرض صحت، دليلي بر عدم وثاقت نميداند و نسبت مصنفات فاسد منتسب به مفضل را نيز نميپذيرد. ۶ او در اينجا، سخن شيخ مفيد را بر قول نجاشي مقدم ميدارد، ولي در يكي از آثار فقهي خود در بررسي سندي كه مفضل بن عمر در آن واقع شده، با توجه به اينکه نجاشي را اضبط از مفيد معرفي ميكند، به روايت مفضل اعتماد نكرده است. ۷
اما به هرحال، توثيق يا عدم توثيق مفضل، يا صحت انتساب مفوضه به وي، چندان بر اصل بحث ـ كه عبارت است از وجود فرقهاي با عقايد مذكور ـ تأثيري ندارد و شواهد متعدد تاريخي بر صحت اين امر قابل انكار نيست. اكثر رواياتى كه از مفضل روايت شده، يا از طريق محمدبن سنان زاهري (م 220ق)، شاگرد معروف وي، كه توسط فضلبن شاذان و ابنعقده و شيخ مفيد ونجاشي و ابنغضايري و شيخ
1.تهذيب الأحكام، ج۷، باب المهور والاجور، ح۴۶۴.
2.معجم الرجال، ج۱۹، ص۳۱۹.
3.قاموس الرجال، ج۱۰، ص۲۱۴.
4.معالم العلما، ۱۳۷۶، ج۳، ص۴۰۰.
5.معجم الرجال، ج۱۹، ص۳۲۸ ـ ۳۲۹.
6.همان، ص۳۳۰.
7.ر.ک: داوري در باب تعارض آراي نجاشي و ديگر رجالشناسان متقدم شيعه، ص۲۲۱.