و چون به عالم قوّت ۱ رجوع كنند ، به قوّت ۲ نفس منوّره به نور ربّانى ، آن چيز را از قوّت ۳ به فعل آورند ، چنانچه از حقيقت اين سرّ خبر مى دهد كلمه شريفه: «واللّهِ ما قلعتُ باب خيبر بقوّةٍ جسمانيةٍ ، بل قلعتها بقوّةٍ روحانيّةٍ ، و نفس بنور ربّها مضيئة» ، ۴ و چون خواهند كه بر سرائر و ضماير ، اطّلاع يابند ، جمله را در آن عالم معلوم فرمايند و خبر دهند از حالاتى كه بعد از ازمنه ، ظاهر خواهد شد و به واسطه اطّلاع بر اسماى ملائكه كه هر يك موكّل امرى و حافظ و مربّى قوّتى اند ، ۵ از بدن انسانى چون در قوّتى ۶ از قوا ، قصورى و فتورى دريابند ، بدان مَلَك توسّل جويند و تحريك آن قوّت ۷ نمايند ، چنانچه از اولياى عِظام ـ قدّس اللّه أسرارهم ـ ، بر اداى عمى ۸ و صُمَم و شَلَل و امثال آنها منقول است و صحّت صورى و معنوى ايشان ، در اين ضمن ، منتظَم ماند و بعضى را كه اين ملكات تسخيرات ، قوى تر است ، بعد الموت نيز قبور ايشان را اين خواص مى باشد و بعضى را چون بر اسما اللّه و اسم اعظم اطّلاع اوفتد ، برحسب: «وللّه الأسماء الحُسنى فادعوه بها » ، ۹ جميع ملك و ملكوت را مسخّر خويش سازند .
نظم
اين طايفه اند اهل تحقيقباقى همه خويشتن پرستند
و شرح اين مسائل ، چون نه از آن قبيل است كه طوامير از عهده آن بيرون تواند آمدن ۱۰ و غوامض دقايق اين معانى ، نه چنان است كه هر كسى تاب ادراك آن تواند آوردن و عرايس اَبكار و مخدّرات اين اسرار ، نه ۱۱ به طريقى مستورند كه نزد هر كس ، مكشوف تواند شدن ، عنان قلم از صوب بيان آن باز كشيدن ، لازم نمود .
1.. ف: قوه .
2.. أمالي الصدوق ، ص ۶۰۴ ؛ الخرائج و الجرائح ، ج ۲ ، ص ۵۴۲ .: «واللّه ما قلعت باب خيبر بقوة جسدانية ، ولابحركة غذائية ، لكنّي اُيدتُ بقوة ملكية ، و نفس بنور ربّها مضيئة» .
3.. ف: و به واسطه اطلاع بر اسماى ملائكه ، موكل امرى و حافظ امرى و مربى قوّه اى اند .
4.. ف: بر اداعى .
5.. سوره اعراف ، آيه ۱۸۰ .
6.. ف: تواند بيرون آمدن .
7.ف: ـ نه.