هدية الخير (بخش اول) - صفحه 465

والسّلام ـ مى فرمايد كه: «از نيكويى هاى مسلمانى مرد است ، ترك كردن او ۱ آن چيزى را كه در دين ، او را به كار نمى آيد» ؛ يعنى كمال حسن اطاعت و انقياد ، آن ۲ است كه هر چيزى كه بنده را از عبادت خداى عز و جل ، باز مى دارد ، ۳ ترك آن بگويد و آنچه مرشد هر ولى ، اميرالمؤمنين على ـ كرّم اللّه وجهه ـ مى فرمايد ۴ كه: «من طلب ما لا يعنيه فاته ما يعنيه» ، ۵ مُثبِت همين معنى است ، يعنى هر كه بذل نفْس كند ، در طلب آن چيزى كه او ۶ را در راه خداى ـ تبارك و تعالى ـ به كار نمى آيد ، فوت گردد از وى تحصيل آن چيزى كه او را به كار مى آيد ، زيرا چه ۷ ارسال افواج خلايق بدين عالم ذوعلايق ، به جهت آن است كه تحصيل زادى كنند براى راه قرارگاه اصلى و ذَخرِ متاعى نمايند سزاى ۸ دارالملك عُقبا .

نظم

اى ز اقليم عدم آمده در شهر وجودهيچ دانى كه تو را آمدن از بهرِ چه بود؟
بنده پادشهى ، شاه فرستاد تو راتا تو او را بشناسى و بدانى معبود
به يقين دان كه تو خود ، خواجه بازرگانىبه تجارت ز عدم آمده در شهر وجود
هست اين مايه تو عمر گران مايه تو۹تا بدين مايه و سرمايه به دست آرى سود
و آنچه در اذكار مذكور و از احمد مختار مأثور است كه: «الدّنيا مزرعة الآخرة» ، ۱۰

1.. ف: ـ او .

2.. ف: ـ آن .

3.. م : + به .

4.. ف: فرمايد .

5.. المناقب ، ص ۳۷۵ ؛ شرح مئة كلمة ، ص ۱۵۵ .

6.. ف: آن .

7.. ف: كه .

8.. م: سراى .

9.. ف: ـ تو عمر گران مايه تو .

10.. تنبيه الخواطر ، ص ۹۲ و ۱۸۳ ؛ عوالي اللئالي ، ج ۱ ، ص ۲۶۷ .

صفحه از 509