۰.يعنى ۱ : به درستى كه تويى دانا بر هر چه اراده كنى .
۰.تُؤتِي المُلكَ مَنْ تَشاءُ .
۰.و «اتيان» به معنى عطاست ؛ يعنى : مى دهى و مى بخشى از ملك و پادشاهى ، و تحت اقتضاى حكمت خود و به هر كس كه اراده توست ؛ زيرا كه مالك الملك به حقيقت تويى .
۰.وَتنْزِعُ المُلكَ مِمَّنْ تشاءُ .
۰.انتزاع ، به معنى ستانيدن است ؛ يعنى : مى ستانى مُلك و پادشاهى از هر كس كه مى خواهى .
۰.وتُعِزُّ مَنْ تَشاءُ ، وتُذِلُّ مَنْ تَشاء .
۰.«اِزلال» خوار ساختن ، يعنى : عزيز مى دارى كسى را كه مى خواهى به حَسَب دنيا و آخرت ، و خوار مى گردانى كسى را كه مى خواهى ، [به] اقتضاى حكمت بالغه خود .
۰.بِيَدِكَ الخَيْرُ إنَّكَ عَلى كلّ شيءٍ قديرًٌ .
۰.يعنى : به دست قدرت توست نيكويى ، از ايتاى ملك و نزاع ۲ آن ، و اعزاز و اِذلال كه محض حكمت [ است ] و هر چه محض حكمت بوده باشد ، خير محض خواهد بود ، و اگر به معنى خيار باشد ، معنى اين كلام آن است كه : تو توانايى بر هر چيز كه ممكن است .
۰.تُولِجُ اللَّيلَ في النَّهارِ ، وتُولِجُ النَّهارَ في اللَّيل .
۰.«ايلاج» ، در آوردن است ؛ يعنى : در مى آورى و داخل مى سازى اجزاى شب را در روز در وقت درازى روز ، [ و ] در مى آورى اجزاى روز را در شب ، در هنگام درازى
1.معنا و شرح «ومسائي . . . الهوى» در نسخه نيامده است .
2.در نسخه «انزاع» است و قبل از آن «انتزاع» آمده كه قلم خورده است .