درآمدي بر روش‏شناسي فهم معارف روانشناختي از احاديث - صفحه 100

1. مشخص كردن موضوع

پيش از هر چيز بايد موضوع پژوهش را مشخص نمود. اين موضوع مى تواند رابطه ميان دو مؤلفه و يا مسأله اى باشد كه در حديث بدان پرداخته شده است.

2. شناسايى نقطه آغاز

در مرحله بعد، بايد نقطه آغاز حركت معكوس را شناسايى و مشخص ساخت. براى شروع پژوهش معكوس، يك نقطه آغاز نياز است و نقطه آغاز، كليد واژه اى است كه مركز ثقل گزاره و مسأله مورد نظر محقق را تشكيل مى دهد. اين مركز ثقل ممكن است در خود گزاره باشد و يا در ديگر گزاره ها. گاه، ممكن است روايت مورد بحث فاقد مركز ثقل مورد نياز باشد. در اين صورت، بايد با بررسى ديگر روايات، مركز ثقل را به دست آورد.

3. حركت معكوس

در اين مرحله بايد نكته يا نكاتى كه به عنوان مركز ثقل شناسايى شده اند، معكوس نمود و يافته هاى آن را ثبت نمود؛ مثلاً اگر گزاره اى بدين شكل داشته باشيم كه «توكل كه مايه قدرت است، اندوه را مى زدايد»، واژه قدرت مركز ثقل است و معكوس آن احساس ضعف است و اين را مى رساند كه آنچه در سختى ها مايه اندوه مى شود، ۱ احساس ضعف و ناتوانى است. اين مطلب در مثال هاى بعدى مشخص تر خواهد شد.

4. بازگشت و تبيين

پس از به دست آوردن وجه تبيين بايد به توضيح رابطه و تبيين مسأله پرداخت. در اين مرحله بايد تبيين را از قانون به دست آمده شروع كرد. محقق مى تواند با بيان قانون و تأثير آن حركت خود را آغاز و مسير رفته را بازگردد كه در نهايت موجب تبيين روايت خواهد شد. براى روشن شدن بحث، به نمونه هاى زير توجه كنيد:

نمونه نخست

۱.در روايتى از امام على عليه السلام چنين آمده است:ان حوائج الناس اليكم نعمة من اللّه عليكم، فاغتنموها و لا تملوها فتتحول نقماً. ۲

مسأله اى كه اين حديث بدان مى پردازد، «ملالت از حوايج مردم» است. ۳ برخى افراد به جهت موقعيت مالى يا اجتماعى كه دارند، براى برآوردن نيازهايشان مورد مراجعه مردم قرار مى گيرند و لذا

1.مله «مايه اندوه مى شود»، خود معكوس جمله «اندوه را مى زدايد» است.

2.ررالحكم، ح۳۵۹۹.

3.كى از مسائل مهم در اين گونه مباحث، شناخت مركز ثقل حديث يا به عبارت ديگر، مسأله اصلى اى است كه حديث بدان پرداخته و به خاطر آن صادر شده است. اين كار نياز به تمرين و كسب مهارت دارد.

صفحه از 108