گرچه اين برداشت خلاف ظاهر است؛ ولى به مؤيّداتى براى آن برمى خوريم.
سخنى در تأييد وجه سوم: در حديث چهارم از امام صادق عليه السلام ، از امام حسين عليه السلام آمده:
أنا قتيل العَبْرة، قُتلتُ مكروبا ... . ۱
تذييل «قتيل العبرة» به «قُتلتُ مكروبا» مؤيّد اين معنا است.
همين طور حديث 5 :
أنا قتيل العبرة، لا اُذكر عند مؤمن إلّا بكى و اعتبر لبكائى. ۲
شاهد سخن در عبارت «إلّا بكى و اعتبر لبكائى» است. البتّه به شرطى كه «اعتبر لبكائى» را به معناى «به خاطر گريه ام... اشك مى ريزد»، بگيريم . ليكن در اين استشهاد دو مشكل به نظر مى آيد:
الف. ضعف روايت،
ب. «اعتبر» به معانى پند و عبرت گرفت، در شگفتى شد، عبور نمود، است؛ هيچ يك از اين معانى با سياق سازگارى ندارد؛ و در لغت و استعمال، به موردى برنخورديم كه «اعتبار» به معناى «اشك ريختن» باشد؛ از اين رو، يا بايد گفت: «اعتبر» از باب شذوذ استعمالى به معناى «استعبر» يعنى «اشك ريخت» استعمال شده است؛ و يا اين كه گفته شود: «اعتبر» تصحيف از «استعبر» است.
با اين بيان، دو حديث بالا مى توانند مؤيّدى براى وجه سوم به حساب آيند؛ ۳ ليكن مرحوم مجلسى، در ذيل اين بيان، با اشاره به وجه دوم، آن را ترجيح داده، مى گويد: «و الأوّل أظهر». ۴
داورى ميان اين ديدگاه ها
عدم تنافى وجوه ياد شده: اين احتمالات با هم منافاتى ندارند و ، بر پايه احاديث دالّ بر وجود معانى و بطون متعدّد براى كلام اهل بيت عليه السلام ، همه اين وجوه مى توانند مقصود باشند.
ترجيح وجه نخست: ليكن اگر بخواهيم وجهى را به عنوان مفاد ظاهر حديث ترجيح دهيم، مى توان گفت: دو احتمال اوّل از احتمال سوم قوى تر اند؛ همچنان كه احتمال نخست از باقى قوى تر و بليغ تر و مناسب تر است. چنان كه شواهد اين سخن در مباحث پيشين گذشت.
مفاد تركيب هاى مشابه «قَتيلُ العَبْرَة»
علاوه بر تركيب اضافى «قَتيلُ العَبْرَة»،تركيب هاى ديگرى نيز در احادث وارد شده، از جمله:
«قَتيلُ العَبَرات»، «قَتيلُ كلّ عَبْرَة»، «عبرة كلّ مؤمن» است.
و اينك بحث از اين تركيب ها:
1.ثواب الأعمال، ص۹۸؛ كامل الزيارات، ص۲۱۶، ح۳۱۴.
2.فضل زيارة الحسين عليه السلام ، ص۴۱، ح۱۴: محمّد بن على الشجرى به اسنادش از اسحاق بيّاع اللؤلؤ.
3.از اين رو، علّامه مجلسى ذيل بيانى كه در آغاز، در ذيل وجه دوم نقل نموديم، پس از ذكر اين احتمال مى گويد: و الأوّل أظهر (بحار الأنوار، ج۴۴، ص۲۷۹).
4.بحار الأنوار، ج۴۴، ص۲۷۹.