یاران امام حسین علیه السلام (بخش اول) - صفحه 52

۹۳۱.الملهوف : حسين عليه السلام بانگ زد : «آيا فريادرسى نيست كه ما را به خاطر خدا ، يارى كند ؟ آيا مدافعى نيست كه از حرم پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله دفاع كند ؟
در اين هنگام ، حُرّ بن يزيد رياحى به سوى عمر بن سعد آمد و به او گفت : آيا تو مى‏خواهى با اين مرد ، بجنگى ؟!
گفت : آرى . به خدا سوگند ، آرى ؛ چنان جنگى كه پَراندن سرها و قطع دست‏ها ، آسان‏ترين بخش آن باشد .
حُر ، گذشت و جايى كنار يارانش ايستاد و لرزه بر اندامش افتاده بود.
مهاجر بن اوس به او گفت : به خدا سوگند ، كارت مشكوك است. اگر از من مى‏پرسيدند كه شجاع‏ترينِ كوفيان ، چه كسى است ، از [كنار نامِ‏] تو نمى‏گذشتم . پس اين چه چيزى

صفحه از 58