مسافرت (سفر) - صفحه 4

3 ـ أخذ زاد السّفر

۸۷۸۶.لقمانُ عليه السلامـ لابنِهِ و هو يَعِظُهُ ـ: يا بُنَيَّ ، سافِرْ بِسَيفِكَ و خُفِّكَ و عِمامَتِكَ و خِبائكَ و سِقائكَ و خُيُوطِكَ و مِخْرَزِكَ ، و تَزَوَّدْ مَعكَ مِنَ الأدوِيَةِ ما تَنتَفِعُ بهِ أنتَ و مَن مَعَكَ ، و كُن لأَِصحابِكَ مُوافِقا إلاّ في مَعصيَةِ اللّهِ . ۱

4 ـ تأمير أحد من الرفقة

۸۷۸۷.رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :إذا كانَ ثلاثةٌ في سَفَرٍ فَلْيُؤَمِّرُوا أحَدَهُم . ۲

۸۷۸۸.عنه صلى الله عليه و آله :إذا كُنتُم ثلاثةً في سَفَرٍ فَلْيَؤمَّكُم أحَدُكُم ، و أحَقُّكُم بِالإمامَةِ أقرَؤكُم . ۳

۸۷۸۹.عنه صلى الله عليه و آله :إذا كانَ ثلاثةُ نَفَرٍ في سَفَرٍ فَلْيَؤمَّهُم أقرَؤهُم و إن كانَ أصغَرَهُم سِنّا ، فإذا أمَّهُم فهُو أمِيرُهُم. ۴

(انظر) عنوان 20 «الإمارة» .

5 ـ حسن العشرة و اعانة الرفقة

۸۷۹۰.المُصنَّفُ لعبدِ الرَّزّاقِ عن أبي قلابة :ذُكِرَ عِندَ النبيِّ صلى الله عليه و آله رَجُلٌ فقالَ لَهُ: فيه خَيرٌ، قيل : يا رسولَ اللّهِ ، خَرَجَ مَعنا حاجّا فإذا نَزَلنا لَم يَزَلْ يُصلي حتّى نَرتَحِلَ ، و إذا ارتَحَلنا لَم يَزَلْ يقراء و يَذكُرُ حتّى نَنزِلَ ، فقالَ النبيُّ صلى الله عليه و آله : فَمَن كانَ يَكفِيهِ عَلَفَ ناقَتِهِ ، و صُنْعَ طَعامِهِ؟ قالوا : كُلُّنا ، فقالَ صلى الله عليه و آله : كُلُّكُم خَيرٌ مِنهُ! . ۵

3 ـ برگرفتن توشه راه

۸۷۸۶.لقمان عليه السلامـ در اندرز به فرزندش ـفرمود : فرزندم! با شمشير و پاى افزار و دستار و چادر (خيمه) و مشك آب و نخ و سوزن و درفش ۶ خود مسافرت كن و داروهايى كه به كار تو و همراهانت مى آيد ، با خود بردار و با همسفرانت سازگار باش ، مگر آن جا كه پاى معصيت خدا در ميان باشد .

4 ـ رئيس قرار دادن يكى از همراهان

۸۷۸۷.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هرگاه سه نفر همسفر شدند ، از ميان خود يك نفر را به سالارى انتخاب كنند .

۸۷۸۸.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر گاه سه نفر همسفر شُديد ، بايد يكى از شما امام [جماعت ]شما شود . آن كه قرائتش بهتر باشد ، به امامت سزاوارتر است .

۸۷۸۹.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر گاه سه نفر همسفر شدند، آن كه قرائتش بهتر است، گر چه سنّش كمتر باشد ، بايد امامت [نماز] را به عهده گيرد . وقتى امام آنها شد، سالارشان نيز هموست .

5 ـ خوش برخوردى و يارى همراهان

۸۷۹۰.المصنف لعبد الرزاق به نقل از أبو قلابة :در حضور پيامبر صلى الله عليه و آله از مردى سخن به ميان آمد و گفته شد : او آدم خوبى است . و گفته شد : اى رسول خدا! آن مرد همسفر حجّ ما بود . هرگاه در منزلى پياده مى شديم پيوسته در حال نماز خواندن بود تا آن كه حركت مى كرديم و در بين راه نيز همواره قرآن مى خواند و ذكر خدا مى گفت، تا دوباره اتراق مى كرديم . پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : پس چه كسى شترش را علوفه مى داد و غذايش را درست مى كرد؟ عرض كردند : همه ما . حضرت فرمود : همه شما از او بهتريد! .

1.مكارم الأخلاق : ۱/۵۴۰/۱۸۷۵ .

2.كنز العمّال : ۱۷۵۵۰ .

3.كنز العمّال : ۱۷۵۵۲ .

4.كنز العمّال : ۱۷۵۴۸ .

5.المصنف لعبد الرزاق : ۱۱/۲۴۴/۲۰۴۴۲ .

6.اين موارد توشه راه مسافر در تاريخ زندگى لقمان بوده، بديهى است كه در هر زمان، مسافر، توشه مورد نياز خود را بايد همراه داشته باشد.

صفحه از 12