نگاه كردن - صفحه 238

۰.20319.الإمامُ الكاظمُ عليه السلام : قالَ لَها شُعَيبٌ عليه السلام : يا بُنَيّةُ، هذا قَوِيٌّ قد عَرَفتيهِ بِرَفعِ الصَّخرَةِ ، الأمينُ مِن أينَ عَرَفتيهِ ؟ قالَت : يا أبَتِ، إنّي مَشَيتُ قُدّامَهُ ، فقالَ : امشِي مِن خَلفي فإن ضَلَلتُ فأرشِديني إلَى الطَّريقِ؛ فإنّا قَومٌ لا نَنظُرُ في أدبارِ النِّساءِ . ۱

۰.20320.بحار الأنوار : فقالَ لَها شُعَيبٌ عليه السلام : أمّا قُوَّتُهُ فَقَد عَرَفتِهِ بسَقي الدَّلوِ وَحدَهُ ، فبِمَ عَرَفتِ أمانَتَهُ ؟ فقالَت : إنّهُ قالَ لي : تأخَّري عَنِّي و دُلِّيني علَى الطَّريقِ؛ فأنا مِن قَومٍ لا يَنظُرونَ في أدبارِ النِّساءِ ، عَرَفتُ أنّهُ لَيس مِن القَومِ الّذين يَنظُرونَ في أعجازِ النِّساءِ ، فهذهِ أمانَتُهُ . ۲

۰.20319.امام كاظم عليه السلام فرمود : شعيب عليه السلام به دخترش فرمود : دختركم، نيرومند بودن او را از برداشتن تخته سنگ فهميدى، اما از كجا دانستى كه امين است؟ دختر شعيب گفت : پدر جان! من پيشاپيش او به راه افتادم، اما او گفت : دنبال من بيا و هر جا كه راه را اشتباه رفتم مرا راهنمايى كن؛ زيرا ما قومى هستيم كه به پشت زنان نگاه نمى كنيم.

۰.20320.بحار الأنوار : شعيب به دخترش فرمود : نيرومند بودن او را از آن جا دانستى كه به تنهايى دلو آب را از چاه بالا كشيد، امين بودن او را از كجا فهميدى؟ دخترش گفت : او به من گفت : دنبال من بيا و راه را نشانم بده؛ زيرا ما از قومى هستيم كه به پشت زنان نگاه نمى كنند. از اينجا دانستم كه او از آن جماعتى نيست كه به سرين زنان چشم مى دوزند و اين نشانه امانت و درستكارى اوست.

1.كتاب من لا يحضره الفقيه : ۴ / ۱۹ / ۴۹۷۴.

2.بحار الأنوار : ۱۳ / ۲۹ / ۲.

صفحه از 247