ميزان السماء در تعيين مولد خاتم الانبياء (ص) - صفحه 395

غرض اصلى بود از بعثت آن جناب ، در ميان صحابه و مسلمين نبود ، چه رسد به ضبط وقايع و حوادث كه فرو رفتن در معرفت آن ، مانع از كسب كمالات و آموختن شرايع دين است و چون حافظ تمام سنن الهيه و سيره احمديه ، در ميان امّت بود ، لهذا امر به تدوين و جمع آنها نفرمود تا هر كه را احتياجى فتد ، به آن حافظ رجوع كند ؛ بلكه جمع آنها در دفترى بيشتر اسباب اعراض امّت بُود از آن حضرت ، به گمان استغنا و نداشتن احتياج در معرفت احكام به حافظ و عالم به تمام آنها ، و اهل سنّت ، در اين موافق اند ، جز اين كه گويند : صحابه ، به جهت بركت مصاحبت و قرب عهد و كمى اختلاف و وقايع و تمكن از رجوع به ثقات ، مستغنى از نوشتن و احكام بودند ؛ بلكه اخبارى در نهى از آن روايت كردند .
مصطفى بن عبد الله كاتب چلبى قسطنطنى معروف به ملاّ كاتب ، در كتاب كشف الظنون ، از ابى سعيد خُدرى روايت كرده كه او از حضرت رسول صلى الله عليه و آله رخصت خواست در نوشتن علم . پس رخصت نداد ؛ و از ابن عبّاس ، روايت كرده كه او نهى كرد از نوشتن و گفت : سبب گمراهى پيشينيان ؛ نوشتن ايشان بود ؛ و شخصى نزد او آمد و گفت : كتابى نوشتم . مى خواهم آن را بر تو بنمايانم . چون به او داد ، گرفت و آن را به آب ، پاك كرد . چون از سببش پرسيدند ، گفت : چون ايشان بنويسند ، تكيه بر آن نوشته كنند و دست از حفظ كردن بكشند . پس كتاب را آفتى رسد ، پس علم ايشان از دست رود . ۱
و سيوطى در كتاب جامع كبير ، از كتاب علم عبد البرّ و كتاب ابى خثيمه نقل كرد كه عمر ، خواست سنّت را بنويسد . پس پشيمان شد و نوشت به ولايت ها كه هر كس در نزد او پرى باشد از آن ، محو كند ؛ و نيز از كتاب علم نقل كرد كه چون اراده نوشتن كرد ، از اصحابْ مشورت كرد ، ايشان او را امر كردند . پس يك ماه صبر

1.كشف الظنون ، ج۱ ، ص۳۳ .

صفحه از 443