معقولیت ایمان برخوردار است و میتوان بهخوبی از آن در تبیین دینداری بهره گرفت. در واقع، به دلیل حملات متعددی که متوجه این استدلال در غرب شده است، در گذر زمان روایتهای پختهتری از آن به دست داده شده است که امروزه بهسادگی از عهده اشکالات رایج و کلیشهای بر میآید. جف جردن در کتابی که به تحلیل صورتهای مختلف استدلال پاسکالی اختصاص داده است، هفت روایت از استدلال پاسکالی به دست میدهد و با بررسی ضعف و قوت هر یک، در نهایت روایت ویلیام جیمز از این استدلال یا به تعبیر وی شرطبندی جیمزی۱ را بینقص میشمارد و نتیجه میگیرد که کارآیی نیرومندی دارد.۲
نتیجه
امروزه عمده کتابهای فلسفه دین و گزیده متون این عرصه _ که در غرب منتشر میشوند _ استدلال پاسکال را به بحث میگذارند و از آن دفاع میکنند و یا به نقد آن میپردازند، اما آن را نادیده نمیگیرند.۳ آنچه گذشت، در واقع، تنها قسمتی از بخش آشکار این کوه یخ مباحث علمی بود. همه این تدقیقات بر اثر جدی گرفتن سخن یک متفکر و توجه به فضای زمان و گسستهای معرفتی موجود حاصل شده است. حال، با آن که ریشه این استدلال به سنت اسلامی بر میگردد، پس از غزالی دیگر توجه چندانی به آن صورت نمیگیرد و حتی مقالاتی که منتشر میشود، با تصویر و تصور خطایی که از این استدلال و کارکرد اساسی آن دارند، به جای کوشش در جهت بازسازی و تقویت آن، اعتبار معرفتی آن را نیز انکار میکنند.
در سنت فلسفی و کلامی ما، بیشتر به برهان، به معنای خاص آن توجه شده و بر جنبه معرفتی آن تأکید فراوان شده است. از این رو، براهین اثبات وجود خدا بیشتر چنین رویکردی دارند. در زمانی که کسب چنین معرفتی ممکن و اقامه چنین براهینی شدنی باشد، نیازی به استدلالهای عملگرایانه نیست و با امکان وجود برهانی مانند برهان
1.The Jamesian Wager.
2.Pascal's Wager: Pragmatic Arguments and Belief in God.
3..برای مثال، در کتاب زیر، فلسفه دین: مفاهیم انتقادی در فلسفه، که در سال ۲۰۱۰ منتشر شده، شش مقاله در تبیین، بسط و نقد شرطبندی پاسکال آمده است که به دلیل محدودیت بحث، تنها از یکی از آنها در این نوشته استفاده شده است:
William J. Wainwright, (ed.), Philosophy of Religion: Critical concepts in philosophy, Routledge, London, ۲۰۱۰, Vol. ۴.