نکته مهم و کلیدی توثیقات، خواه از گونه متقدم آن باشد و خواه متأخر، از رساندن شخص به سطح راوی ثقه، به عنوان سنجهای در فرآیندهای توثیق است. با آنکه رجالپژوهان متأخر نمیتوانند رجال را (به خاطر عدم دسترسی به حسی به آنها) مستقیماً توثیق کنند، اما به کمک استنتاج به توثیق ایشان پرداختند و با تفسیر عبارات متأخران، صدها نفر را توثیق کردند. کارکرد رجال توثیقشده، به قدری اساسی است که اسناد مشتمل بر این رجال، فقیه را به امامان، یعنی منبع بینقص کل علم، متصل میکنند؛ به بیان دیگر، توثیقات به واسطه یک سلسله سند توثیقشده، فقیه را به منبع اصل، که همان امام است، پیوند میدهند. از همین رو، لازم است تا رجال مهم، اگر در متون رجالی متقدم هم نشد، دستکم در متون متأخر به عنوان افراد قابل اطمینان معرفی شوند. تا حدودی، توثیقات عام متأخر گواه دیگری است برای بینقص نشاندادن [آرمانیکردن و ایدئالسازی] این افراد از سوی متأخران.۱ همچنانکه گذشت، این بینقص نشاندادن، شکلهای مختلفی به خود گرفت: حل تعارضات در شرححالها و توصیفات، توصیف راوی به عنوان عضو خاندان پیامبر (به عنوان گروه ناجیه) و یا توثیق بسیاری از کسانی که تا آن زمان ثقه به شمار نیامده بودند.۲
این آرمانیسازی با اقبال عمومی مواجه نشد. ادعاهای شیخحرّ عاملی و میرزای نوری، اغلب مورد اعتراض محققان معاصر همچون محسنی، سبحانی و خویی قرار گرفته است. دوره پس از شیخطوسی، بیش از آنکه نشاندهنده اتفاق آرا در مورد وثاقت رجال باشد، اختلاف آرا را در مورد آن نشان میدهد؛ به ویژه زمانی که این وثاقت از عبارات متقدمان استنباط شده باشد.
نتیجهگیری
گزارشهای رجالی و توثیقاتی که این دست از گزارشها ارائه میدهند، حایز اهمیتند، چراکه زمینه مطالعه روشمند حیات تاریخی رجال و بازشناسی آنها را فراهم
1.. دربارۀ آرمانیسازی رجال ر.ک: «تکامل در توصیفات رجالی دو تَن از راویان حدیث، در ارث شیعه»، در: مجموعهمقالاتی در باب روایتهای کلاسیک[سنتی] و مدرن.
2.. وارثان، فصل ۵.
* از مکاتبهای که با نویسندۀ مقاله صورت گرفت، معادل «ارزیابی سنتی» و یا «ارزیابی برگرفته از سنت» برای واژۀ «sense of orthodoxy» مناسبتر به نظر رسید. مترجم.