بعضی را رد میكند؛ مثلاً در تفسیر آیه «أَفَحَسِبَ الَّذِينَ كَفَرُوا...» ۱ چهار قول نقل میكند و سپس اظهار میدارد كه قول اول با سیاق مناسبت دارد ۲.
همچنین در تفسیر (أُولَـئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ)۳ دو قول از زمخشری نقل میكند و آن گاه میگوید:
در این دو معنا _ كه زمخشری بیان كرده _ عیبی نیست، ولی با سیاق آیه سازگاری ندارد۴.
مواردی از این دست را بسیار میتوان در المیزان پیدا كرد،۵ اما نگاه ما به این نقش سیاق، در تعامل با اقوال یا احتمالات متعددی است كه در مورد آیهای مطرح شده است و مستند به روایت هم است.
نمونه
علامه ذیل آیه (يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى كَلَمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ...)۶ روایاتی را ذكر میكند كه مورخان با توجه به آن، احتمالاتی را در باره زمان نزول این آیه مطرح كردهاند: 1. نامهنگاری حضرت رسول به سران كشورها در سال ششم هجری بوده پس نزول آیه در سال ششم هجری یا قبل آن بوده است؛ 2. نصارای نجران در سال دهم هجری بر پیامبر وارد شدند. پس لازمه آن نزول آیه در سال دهم هجری است؛ 3. برخی گفتند که به دلیل اشعار برخی روایات، آیه در سال اول هجرت نازل شده است؛ ۴. برخی هم گفتند که آیه دو بار نازل شده است ۷.
علامه در جواب به همه این احتمالات و اقوال، از اتصال سیاقی آیات بهره میگیرد و میگوید:
آن احتمالی كه اتصال سیاق آیات سوره آن را تأیید میكند، این است كه آیه شریفه قبل از سال نهم نازل شده و نیز جریان آمدن نصارای نجران به مدینه در سال ششم هجری و یا قبل از آن اتفاق افتاده باشد و این بعید است كه رسول خدا صلی الله علیه وآله به حكمرانان روم و قبط و فارس (با فاصله دوری كه از مدینه داشتند) نامه نوشته باشد، اما به نصارای نجران، با این كه نزدیک مدینه بودند، نامه ننوشته باشد۸.
تعامل نوع پنجم: عدم پذیرش دلالت سیاق آیه به سبب روایات صحیح
علامه در مواضعی، دلالت سیاق آیه را مورد خدشه قرار میدهد و برای این مدعای خود از روایات صحیح، بهره میگیرد.
1.کهف/۱۰۲
2.همان، ج۱۳، ص۳۶۷
3.إسراء/۵۷
4.همان، ج۱۳، ص۱۳۱
5.. برای مشاهدۀ موارد بیشتر ر. ک: همان، ج۶، ص۱۶۹؛ ج۱۵، ص۲۲۶؛ ج۱۶، ص۹۵؛ ج۱۷، ص۲۴۰؛ ج۱۸، ص۳۵۰.
6.آل عمران/۶۴
7.همان، ج۳، ص۲۶۷
8.همان، ج۳، ص۲۶۸