تعامل سياق با روايات در تفسير الميزان - صفحه 82

نمونه 2

از جمله مواردی كه ایشان سیاق آیه را مؤید روایاتِ شأن نزول مربوط به آن می‌داند، روایت سبب نزول مربوط به آیه (وَإِن كَادُواْ لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لاَّتَّخَذُوكَ خَلِيلاً)۱ است. علامه این تعامل روایات با سیاق را در بخشِ «بیانٌ» مطرح كرده و معتقد است ظاهر سیاق می‌گوید که مراد از «الذی أوحینا إلیك» قرآن است كه مشتمل بر توحید و نفی شرک و سیرت صالح است. و این مؤید روایاتی است كه در شأن نزول آیات وارد شده كه مشركین از رسول خدا صلی الله علیه وآله درخواست كردند كه دست از بدگویی خدایان ایشان بردارد و غلامان و كنیزان بیشخصیت ایشان را _ كه مسلمان شده و به وی گرویده‌اند _ از خود دور كند؛ چون عارشان می‌شد كه با بردگان خود یک جا بنشینند و آیات خدای را بشنوند و در چنین مناسبتی آیه مورد بحث نازل شد ۲.۳
آنچه گذشت، نمونههایی از تأیید روایت سبب نزول در بخش «بیانٌ» و «روایی» المیزان بود كه البته نسبت به ردّ روایت سبب نزول از حجم كمتری برخوردار هستند.

تعامل سیاق با روایات ناظر به مكّی و مدنی

علامه طباطبایی در باره اصطلاح مکی و مدنی معتقد است:
معمولاً آنچه از قرآن پیش از هجرت پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله نازل شده، مكّی شمرده می‌شود و بیشتر سوره‌های قرآنی و به ویژه سوره‌‏های كوچک از این قبیل است و آنچه بعد از هجرت نازل شده، مدنی خوانده می‌شود؛ اگر چه در خارج مدینه و حتی در مكه نازل شده باشد۴.
ایشان در موضعی دیگر می‌فرمایند:
علم به مكی و مدنی بودن آیات و سپس آگاهی از ترتیب نزول آنها اثر مهمی در مباحث مربوط به دعوت نبوی و سیر روحی، سیاسی و اجتماعی دعوت آن حضرت و تحلیل سیره نبوی دارد و روایات (همان گونه كه می‌بینی) صلاحیت ندارند كه به عنوان یک حجت و برهانِ مورد وثوق در اثبات چیزی مربوط به مكی و مدنی ارائه شوند و هم این كه وجود تعارض میان این دسته از روایات سبب سقوط آنها از درجه اعتبار است. بنا بر این، طریق متعین برای این عرض (تعیین آیات مكی و مدنی)، تدبر در سیاق آیات و استمداد از قراین و نشانه‌‏های داخلی و خارجی كلام است۵.

1.إسراء/۷۳

2.همان، ج۱۳، ص۱۷۲

3.. برای نمونه‏های بیشتر ر.ک: المیزان: ج۵، ص۳۳۸ _ ۳۳۹؛ ج۱۹، ص۴۴ _ ۴۵.

4.قرآن در اسلام، ص۱۱۵

5.المیزان، ج۱۳، ص۲۳۵

صفحه از 96