تفسیرش آن را نقل نمیکند. شگفت آورتر آن که حدیث یوم الانذار را در تاریخش به تفصیل میآورد، ولی در تفسیرش در ذیل آیه «وَ أَنْذِرْ عَشیرَتَکَ الْأَقْرَبینَ»،۱ برخی از کلمات محوری روایت را با تعبیر «کذا و کذا» تغییر میدهد و حدیث را از حیّز انتفاع خارج میسازد. وی در تاریخش این روایت را _ که با یک متن و سند است _ چنین نقل میکند: پیامبر در روز انذار به بستگانش، پس از مقدماتی فرمود:
فأیّکم یوازرنی علی هذا الامر علی أن یکون أخی و وصیی و خلیفتی؛
چه کسی از شما مرا در این رسالت خطیر یاری میکند تا برادر و وصیّ و جانشین من باشد؟
امیر مؤمنان با آن که از همه سنش کمتر بود، پذیرفت و پیامبر هم نسبت به وی فرمود:
إنّ هذا أخی و وصیی و خلیفتی؛۲.
او برادر، وصیّ و جانشین من است.
ولی همین روایت را در تفسیرش، با این که متن و سند دقیقاً همان است که در تاریخش آورده است، بدین صورت نقل میکند:
فأیّکم یوازرنی علی هذا الأمر، علی أن یکون أخی و کذا و کذا.
و همچنین کلام پیامبر صلی الله علیه وآله را در باره علی علیه السلام چنین میآورد:
إنّ هذا أخی و کذا و کذا.۳.
کوتاه سخن، آن که این نوع دست کاریها در متون روایی و تاریخی زمانی قابل شناسایی است که نقلهای گوناگون در کنار یکدیگر مورد ملاحظه و ارزیابی قرار گیرند.
9. شناسایی ادعاهای خلاف واقع
از موارد با برکت در بررسیهای تطبیقی، کشف و شناسایی دروغها، ادعاهای بیاساس، تهمتهای ناروا، و فضائل ساختگی نسبت به برخی از چهرههاست.
کم نیست مواردی که مطلب مشکوک و موهون با روایتی ساختگی آغاز شده و کم کم به صورت قول قطعی و جزمی در نسلهای بعدی درآمده است؛ نمونه ذیل از این دست
1.. سوره شعراء، آیه۲۱۴.
2.. تاریخ الطبری، ج۲، ص۶۳.
3.. جامع البیان، ج۱۹، ص۱۴۸ - ۱۴۹، ح۲۰۳۷۴.