کارکردهاي تطبيق در احاديث تفسيري - صفحه 126

ظاهر، با عامه موافقت کنند و کلامی همسان با کلام آنها ابراز کنند. علمای اصول برای شناسایی ‏‏این دست از روایات، معیارهایی در باب جهت صدور روایات ذکر کرده‌اند.
موافقت یا عدم موافقت با روایات عامه از جمله معیارهایی است که در جهت صدور روایات فقهی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این معیار در روایات تفسیری نیز کاربرد دارد؛ به ویژه آنجا که روایت متضمن معنایی ‏‏باشد که با مبانی اعتقادی و محکمات دینی سازگار نباشد. در آن صورت، لازم است در صورت جعلی نبودن روایت، آن را حمل بر تقیه کرد؛ از باب نمونه می‌توان به روایت امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه«وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها؛ زلیخا قصد یوسف و یوسف قصد وی کرد»، اشاره کرد که برابر این روایت حضرت می‌فرماید:
إنّ یوسف لما حلّ سراویله رأی مثال یعقوب عاضّاً علی اصبعه و هو یقول له: یوسف، قال: فهرب؛۱.
چون یوسف جامه‌اش را بیرون آورد، تمثال پدرش یعقوب را مشاهده کرد که انگشت به دهان می‌گوید: یوسف. آن گاه یوسف با دیدن این صحنه فرار کرد.
روشن است که این روایت نه با آیات قرآن سازگار است و نه با دیگر روایات و نه با مبانی اعتقادی شیعه. از این رو، علمای بزرگ چون علامه مجلسی، ۲ ملامحسن فیض کاشانی ۳ و دیگران امثال این روایت را موافق روایات عامه شمرده و آن را از باب تقیه دانسته‌اند.
از نمونه‌های دیگری که بزرگان حدیث آن را حمل بر تقیه کرده‌اند، روایاتی است که در بار‏‏ه ازدواج فرزندان آدم وارد شده‌اند. ۴

6 . شناسایی ‏‏اجمالی روایات برگرفته از اهل بیت علیهم السلام

با نگاهی گذرا به روایات تفسیری منقول از صحابه و تابعان، می‌توان به روایاتی دست یافت که بی‌تردید گوینده آن باید از علم لدنی برخوردار بوده و از افق اراده خداوند باخبر باشد. به یقین، چنین کسی نمی‌تواند جز پیامبر یا اهل بیت علیهم السلام آن حضرت باشد؛ هر چند روایت، از زبان آنان نقل نشده باشد.
این دسته از روایات، نه از باب «سرقت علمی»،‏‏ بلکه ممکن است به لحاظ ملاحظات سیاسی، به ویژه در دوره سبّ و لعن‌ها، انتشار یافته باشد که آوردن نام اهل بیت علیهم السلام ، به ویژه

1.. تفسیر العیاشی، ج۲، ص۱۷۳.

2.. بحارالانوار، ج۱۲، ص۳۳۵.

3.. التفسیر الصافی، ج۳،‏‏ ص۱۴.

4.. ر.ک: بحارالانوار، ج۱۱، ص۲۲۶.

صفحه از 135