کارکردهاي تطبيق در احاديث تفسيري - صفحه 124

روایات از ساختار نظام‌مندی برخوردار است و افزون بر نگاه معنا شناسانه، در صدد القای روش فهم و برداشت از آیات قرآن است. در واقع، اهل بیت علیهم السلام در این روایات، بسان معلمی خبیر درصدد تعلیم کلیدهای فهم آیات‌اند. با غور در این روایات تفسیری، و انس با آنها تردیدی نمی‌ماند که این روایات از یک نظام هوشمندانه‌ای پیروی کرده و در چارچوب قانونمندی قرار دارد که با کشف آنها می‌توان کلید فهم قرآن و روش تفسیر را از آن استنباط کرد.
علامه طباطبایی ‏‏_ که روایات و منقولات به یادگار مانده، از صحابه و تابعان را بسیار سطحی و ساده و خالی از ظرافت و روشمندی می‌داند _ در باب روایات تفسیری اهل بیت علیهم السلام تصریح می‌کند که روش تفسیری قرآن به قرآن برگرفته از روایات تفسیری اهل بیت علیهم السلام است. وی می‌نویسد:
و قد کانت طریقتهم فی التعلیم و التفسیر هذه الطریقة (ای تفسیر القرآن بالقرآن) بعینها علی ما وصل الینا من أخبارهم فی التفسیر؛۱.
اخبار و روایاتی که از اهل بیت علیهم السلام در تفسیر آیات رسیده است، نشان می‌دهد که روش تفسیری قرآن به قرآن، از آموزه‌های تفسیری اهل بیت علیهم السلام است.
بر اساس این نگرش، بیانات تفسیری اهل بیت علیهم السلام ، فراتر از تبیین گره‌های لفظی و دلالی، حاوی کلیدهای فهم آیات و روش تفسیری است.
علامه طباطبایی، شأن پیامبر و اهل بیت علیهم السلام را در تفسیر قرآن، همان روش آموزی می‌داند که آنان با این کار به جای بیان تفسیری ساده و عامیانه، در مقام پرورش کادر تفسیری بوده‎‌اند. وی می‌نویسد:
و من هنا یظهر أنّ شأن النبیّ صلی الله علیه وآله فی هذا المقام هو التعلیم فحسب؛۲.
از این جا به دست می‌آید که نقش اصلی پیامبر در ارتباط با قرآن، تعلیم (روش) است (نه بیان تفسیر ساده).
همچنین می‌نویسد:
إنّ جمّاً غفیراً من الروایات التفسیریه الواردة منهم مشتملة علی الاستدلال بآیة علی آیة و الاستشهاد بمعنیّ علی معنیّ؛۳.

1.. المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۲.

2.. همان، ج۳، ص۸۵.

3.. همان، ص۸۷.

صفحه از 135