اینها نشان میدهد که روایات تفسیری اهل بیت علیهم السلام تا چه میزان ناظر بر روایات دیگران است و چگونه میتوان با کنار هم قرار گرفتن این آثار و منقولات روایی، در فهم صحیحتر سخنان معصوم کمک گرفت؟
ب . نقد با پرسشگری و تحریک اندیشه
گاه ائمه اهل بیت علیهم السلام برای آن که تفاسیر باطل و انحرافی را رد نمایند، ابتدا خود از رأی دیگران در باره آیات میپرسیدند و پس از ابطال نظر آنها تفسیر صحیح آن را بیان میفرمودند؛ از جمله در روایتی میخوانیم: داود رقیّ از امام صادق علیه السلام در باره آیه «وَ كَانَ عَرْشُهُ عَلَی الْمَاءِ»،۱ سؤال کرد، حضرت ابتدا پرسید:
ما یقولون؛
دیگران در باره این آیه چه میگویند؟
داود رقی پاسخ داد:
یقولون انّ العرش کان علی الماء و الربّ فوقه؛
میگویند عرش روی آب بود و خداوند فوق آن.
امام فرمود:
کذبوا، من زعم هذا فقد صیّرالله محمولاً، و وصفه بصفة المخلوق، و لزمه أنّ الشیء الذّی یحمله أقوی منه؛
آنان دروغ گفتند، اگر کسی چنین گمان کند پس خدا را در حدّ شیء قابل حمل قرار داده است و وی را به صفت مخلوق توصیف کرده است و لازمه این سخن آن است که حمل کننده از خداوند قویتر باشد.۲.
آن گاه امام، پس از ابطال این نظریه، به تفسیر آیه پرداخت.
گاهی نیز افراد اهل اطلاع نظریات تفسیری دیگران را نزد امامان معصوم مطرح میکردند و آن حضرات به تصحیح و ترمیم نواقص مبادرت میورزیدند.
بنا بر نقل شیخ کلینی در روضة الکافی، مفضّل بن عمر از امام صادق علیه السلام پرسید: «ساخت سفینه نوح چه مدتی طول کشید؟». امام پاسخ داد: «فی دورین؛ در دو دوره». پرسید: «مدت هر دوره چه مقدار بود؟». امام فرمود: «ثمانین سنة؛ هشتاد سال». مفضل