ويژگى‏هاى سبكى، ساختارى و فكرى كتاب «نقض» - صفحه 365

ساختار نثر كتاب «نقض»

كتاب عبد الجليل قزوينى در قرن ششم هجرى نوشته شده است و در تاريخ ادب فارسى، اين قرن، دوره فنّى‏نويسى و گرايش به زبان و ادب عربى و بهره‏مندى از اشعار و امثال عرب در متونى مانند كليله و دمنه و مرزبان‏نامه و ... است. به گونه‏اى كه حتّى «در نثرهاى نقلى و خبرى نيز معانى در زير توده انباشته الفاظ دشوار، نه تنها صراحت و روشنى، بلكه پيوستگى و تسلسل و توالى خود را نيز از دست داد». ۱
البته اين شيوه نثر غير قابل فهم و دشوارياب، بيشتر در متونى كه نويسنده داعيه فضل‏مدارى و هنرنمايى دارد، به چشم مى‏آيد و گرنه در همين قرن ششم و در بحبوحه فنّى‏نويسى و عربى‏گرايى، آثارى با موضوعات عرفانى (أسرار التوحيد و كشف الأسرار) و اخلاقى (كيمياى سعادت) وجود دارند كه براى جذب مخاطب و انتقال دانش و بينشِ مورد توجّه نويسنده، به زبانى كاملاً ساده نوشته شده‏اند.
نثر كتاب عبد الجليل قزوينى، دقيقاً اين گونه است. آشكار است كه نويسنده، آن مقدار دانش و فضل و سواد ادبى داشته است كه بتواند كتابى مصنوع و سرشار از هنرورى‏هايى بنويسد كه در برابر طيف اكثريت نويسندگان و شاعران سنّى‏مذهب، نمونه‏اى به يادگار باشد؛ امّا رسالت او و در واقع، چيزى كه از او درخواست كرده‏اند، مانع از اين گونه هنرورزى‏هايى است كه سراسر قرن ششم را در بر گرفته است. هر چند ذهن وسوسه مى‏شود كه به زبانْ بيان كند كه اصلاً شايد قزوينى رازى، به عمد به شيوه‏اى از نثر فارسى پناه برده است كه كمتر هم‏خوانى و همسانى با نثر معيار روزگار خود داشته باشد كه امتياز آن در دست اديبان سنّى مذهب است.
هر چند نثر عبد الجليل قزوينى، فخامت ادبى و سلامت و روانى شاعرانه متونى چون تاريخ بيهقى و قابوس‏نامه را ندارد، امّا او مانند ديگر كسانى كه نثر تعليمى نوشته‏اند «روشنى بيان، قوّت تعبير، ايجاز غير مخل و جاذبه تصوير را در نثر تعليمى

1.فنّ نثر در ادب فارسى، ص ۱۳۹.

صفحه از 378