خاندان بابويه در كتاب «نقض» - صفحه 306

استاد همه اصحاب» و ... ۱ از او ياد مى‏كند. وى در ضمن پاسخش به ايرادات نويسنده سنّى، به تلاش‏هاى علمىِ برخى دانشمندان شيعه (مانند: سيّد مرتضى و شيخ مفيد) اشاره مى‏كند. او در باره شيخ صدوق مى‏گويد:
... و فضل و بزرگى شيخ كبير بو جعفر بابويه - رحمة اللَّه عليه - را خود چگونه انكار توان كرد از تصانيف و وعظ و درس و از رى تا بلاد تركستان و ايلاق، اثر علم و فضل و بركات زهد و امانت او پوشيده نيست... . ۲
نويسنده سنّى نيز، چهره بدى از شيخ صدوق در ذهن داشته و به خواننده‏اش ارائه مى‏دهد. او صدوق را «ابن بابويه القمى الرافضى» ۳ خوانده و وى را داراى ميل به گبرگى ۴ دانسته است. نويسنده سنّى، در متنى، مسئله احترام به صحابه را مطرح مى‏كند و بر شيعه و علماى آن اعتراض مى‏نمايد. او گفته است: همه طوايف اسلام كه نام صحابى‏اى و بزرگى برآيد، ترحّم كنند و گويند ما مذهب ايشان داريم مگر رافضى كه از همه بيزارى جويد. او نام بو جعفر طوسى، بو جعفر بابويه، مرتضى علوى و بو سهل نوبختى و... را در شمار كسانى مى‏آورد كه نسبت به صحابه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بى‏احترامى روا مى‏دارند. ۵
نويسنده سنّى در متنى ديگر، با عنوان «فصل آخر»، گفته است كه: «بدان اى برادر كه در همه روى زمين از اهل اسلام، از ائمّه سلف و قضات و مقريان و مفسّران و همه انواع علما و هر كس كه در علم دينى، دستى داشته‏اند و يا در زهد، قدمى زده‏اند، اختيار مذهب رفض نكرده‏اند مگر شرذمه مجهول كه به زندقه و خبث مذهب و حبّ رياست و پيروى شهوت و فسق و فجور، معروف بودندى، چون بو سهل نوبختى و... و بو جعفر بابويه و بو طالب بابويه كه ميلشان هنوز به گبركى بود...». ۶
عبد الجليل پاسخ مناسب به وى داده و فضل افرادى را كه نويسنده به طعن ياد

1.همان، ص‏۴۰ .

2.همان، ص ۱۹۱ .

3.همان، ص‏۲۵۷ .

4.همان، ص‏۱۸۴ .

5.همان، ص‏۵۹۳.

6.همان، ص‏۱۸۴.

صفحه از 314