ياد كردهاى فرقه‏ شناختى عبد الجليل قزوينى در كتاب «نقض» - صفحه 111

چنين فهميده مى‏شود كه تا زمان حيات او ، صوفيّه عقايد مثبت و قابل قبولى در نزد شيعه اصوليه داشته‏اند و تنها عيب آنها اين بوده كه برخى از آنها به رياكارى و عوام‏فريبى مى‏پرداخته‏اند و از آن جهت است كه مصنّف گفته است : «شيعه ، متصوّفه بى ريا را دوست دارند» .۱

د. فرقه‏هاى اختصاصى مصنّف‏

1 . بااسحاقيّه‏

مرحوم عبد الجليل ، در جايى از كتاب خود ، از فرقه‏اى به نام بااسحاقيّه نام برده و آن را از زيرشاخه‏هاى مكتب بوحنيفه عنوان نموده است .۲
امّا در منابع فرقه‏شناسى ، فرقه‏اى به اين عنوان يافت نشد، مگر آن كه مراد از آن ، فرقه اسحاقيّه باشد كه مؤسّسِ آن ، اسحاق ترك (احتمالاً حنفى) از نسل يحيى بن زيد بن على بود و مدّعى امامت و ارتباط با جنّيان داشت .۳
و يا احتمال دارد مراد از آن ، پيروان اسحاق بن زيد بن حارث از ياران عبد اللَّه بن معاويه بن امام صادق عليه السلام باشند كه على را در نبوّت ، با رسول خدا شريك مى‏دانستند و از اباحيان به شمار مى‏روند و به آنها ، اسحاقيه نيز گفته مى‏شود . ۴
و يا دسته‏اى ديگر از فرق كيسانيه هستند كه از پيروان مردى به نام اسحاق بن عمرو بودند و اعتقاد داشتند كه امامت ، از اولاد على به اولاد عبّاس انتقال يافته است . آنها همچنين ، به حلول خداوند در حضرت على و ائمّه عليهم السلام قائل بودند .۵

2 . باذنجانيّه‏

مصنّف در دو جاى ديگر از كتاب ، از فرقه‏اى به نام «باذنجانيّه» نام برده و در جايى

1.نقض ، ص ۴۸۱ .

2.ر.ك: همان ، ص ۴۵۷ - ۴۵۸ .

3.الفهرست، ابن النديم ، ص ۴۰۸ .

4.تحفه اثنا عشريّه ، ص ۷ - ۱۳ .

5.ر.ك: همان جا .

صفحه از 120