ياد كردهاى فرقه‏ شناختى عبد الجليل قزوينى در كتاب «نقض» - صفحه 110

برخى منابع فرقه‏شناسى ، شاخه‏هايى از صوفيّه نيز به اعتقاد به حلول ، متّهم شده‏اند .۱
مرحوم عبد الجليل ، در جايى از كتاب نقض ، حلوليّه را از جمله دشمنان دين اسلام بر شمرده و مى‏گويد : شيعه اصوليه در ردّ بر اين فرقه ، كتاب‏ها نوشته‏اند .۲
او در جاى ديگرى از كتاب ، به نقل از نويسنده بعض فضائح الروافض ، از گروهى سخن مى‏گويد كه آنها معتقدند روح خداوند ، در على عليه السلام حلول نموده است . آن گاه وى ، اين اتّهام را نسبت به شيعه اصوليّه ، تكذيب مى‏نمايد .۳

2 . متصوّفه‏

در معناى صوفى و اين كه چرا به اين طايفه ، صوفيّه گفته‏اند، در ميان منابع فرقه‏شناسى ، اختلاف نظر وجود دارد . صوفيّه قديم ، به دو مشخّصه «اعتكاف در محلّى خاصّ براى عبادت» و «دل بيدارى و معرفت نفسانى» معروف بوده‏اند . در اواخر قرن دوم ، مقوله‏هاى عشق و محبّت‏محورى و عرفان و معرفت و بقا و مانند آن نيز به مشخّصه‏هاى آنها افزوده شد . سپس اين طايفه ، وحدت وجود را پذيرفتند و از قرن پنجم به بعد ، خانگاه‏هاى آنها توسعه يافت .
از قرن هفتم به بعد ، عقايد صوفيّه ، رنگ علمى به خود يافت و افرادى مثل ابن عربى در فصوص الحكم ، محى الدين عربى در فتوحات مكّية ، و... ، به بيان علمى مشخّصه‏هاى اين طايفه پرداختند . پس از عهد صفويه ، صوفيّه به سمت درويش‏مسلكى و گزينش طريقت در منازل سلوك و مانند آن روى آوردند . فرقه‏هاى انحرافى زيادى همچون : اباحى‏گرى ، احمديه ، بابائيّه ، اكبريه ، بسطاميّه ، و... (قريب به بيست طريق مختلف) از اين طايفه ، محسوب مى‏گردند .۴
از كلامى كه مرحوم عبد الجليل در جايى از كتاب نقض در مورد اين طايفه گفته ،

1.مقالات الإسلاميّين ، ج ۱ ، ص ۸۱ .

2.ر.ك: نقض ، ص ۱۸ .

3.ر.ك: همان ، ص ۵۳۹ .

4.ر . ك : دائرة المعارف الإسلاميّه ، ج ۱۵ ؛ جستجو در تصوّف ايران ، ج ۱ و ۲ .

صفحه از 120