برخى منابع فرقهشناسى ، شاخههايى از صوفيّه نيز به اعتقاد به حلول ، متّهم شدهاند .۱
مرحوم عبد الجليل ، در جايى از كتاب نقض ، حلوليّه را از جمله دشمنان دين اسلام بر شمرده و مىگويد : شيعه اصوليه در ردّ بر اين فرقه ، كتابها نوشتهاند .۲
او در جاى ديگرى از كتاب ، به نقل از نويسنده بعض فضائح الروافض ، از گروهى سخن مىگويد كه آنها معتقدند روح خداوند ، در على عليه السلام حلول نموده است . آن گاه وى ، اين اتّهام را نسبت به شيعه اصوليّه ، تكذيب مىنمايد .۳
2 . متصوّفه
در معناى صوفى و اين كه چرا به اين طايفه ، صوفيّه گفتهاند، در ميان منابع فرقهشناسى ، اختلاف نظر وجود دارد . صوفيّه قديم ، به دو مشخّصه «اعتكاف در محلّى خاصّ براى عبادت» و «دل بيدارى و معرفت نفسانى» معروف بودهاند . در اواخر قرن دوم ، مقولههاى عشق و محبّتمحورى و عرفان و معرفت و بقا و مانند آن نيز به مشخّصههاى آنها افزوده شد . سپس اين طايفه ، وحدت وجود را پذيرفتند و از قرن پنجم به بعد ، خانگاههاى آنها توسعه يافت .
از قرن هفتم به بعد ، عقايد صوفيّه ، رنگ علمى به خود يافت و افرادى مثل ابن عربى در فصوص الحكم ، محى الدين عربى در فتوحات مكّية ، و... ، به بيان علمى مشخّصههاى اين طايفه پرداختند . پس از عهد صفويه ، صوفيّه به سمت درويشمسلكى و گزينش طريقت در منازل سلوك و مانند آن روى آوردند . فرقههاى انحرافى زيادى همچون : اباحىگرى ، احمديه ، بابائيّه ، اكبريه ، بسطاميّه ، و... (قريب به بيست طريق مختلف) از اين طايفه ، محسوب مىگردند .۴
از كلامى كه مرحوم عبد الجليل در جايى از كتاب نقض در مورد اين طايفه گفته ،
1.مقالات الإسلاميّين ، ج ۱ ، ص ۸۱ .
2.ر.ك: نقض ، ص ۱۸ .
3.ر.ك: همان ، ص ۵۳۹ .
4.ر . ك : دائرة المعارف الإسلاميّه ، ج ۱۵ ؛ جستجو در تصوّف ايران ، ج ۱ و ۲ .