گذرى بر ابعاد حيات فرهنگى - تمدّنى شيعيان در تاريخ اسلام، به روايت عبد الجليل رازى در «نقض» - صفحه 24

يك دانش نشان دهد و فقها مى‏توانسته‏اند فضاها و فرصت‏هاى تازه علمى را از طريق تعامل با فقهاى مذاهب رقيب و نيز دولت‏هاى حاكم براى ديگر دانش‏ها و دانشوران قوم خود فراهم كنند. فقها مى‏توانستند با تنظيم روابط حقوقى‏درون‏گروهى و برون‏گروهى، به هويّت جمعى فرقه و گروه خود نيز كمك شايان نمايند.
عبد الجليل با واژه و اصطلاح «فقها» از اين طبقه شناخته شده ياد كرده و نشان مى‏دهد كه چگونه شيعيان در طراز معروف فرهنگ و تمدّن اسلامى روزگار مؤلّف، از توجّه به رشته‏هاى علمى مهم و معروف و مقبول زمانه غافل نبوده‏اند. به ويژه كه عبد الجليل با عبارت «از اسلاف به اخلاف رسيده» تداوم كرسى فقه و فقاهت و تربيت فقيهان را يادآور شده است كه ريشه‏ها را در تفكّر علمى شيعه بيان مى‏كند.

شش. متكلّمان‏

از ديگر علوم قوام يافته در ميان فرقه‏هاى اسلامى و غنابخش به كيفيت فرهنگ و تمدّن اسلامى، علم كلام است كه اوّلاً بر پايه عقل و خرد استوار است؛ ثانياً قدرت استدلال را بالا مى‏برد؛ ثالثاً جنبه چالشى دارد و مى‏تواند رقابت ايجاد كند؛ رابعاً در تاريخ اسلام، مجالس مناظره را برپا كرده است كه خود از مكان‏هاى مولد علوم به شمار مى‏آيد؛ خامساً علوم ديگرى چون منطق، فلسفه، تاريخ، فقه و حديث را نيز به كار گرفته و به پرورش آنها نيز كمك كرده است؛ سادساً: به شكل‏گيرى هويّت فردى و جمعى گروه‏ها و فرقه‏ها نيز كمك شايان كرده است. در نتيجه، توانسته بزرگ‏ترين انگيزه‏هاى علمى را در تمدّن اسلامى فراهم آوَرَد. نمونه آن هم همين متن نقض است كه حكايتگر همين انگيزه است.
عبد الجليل، توجّه شيعه به علم كلام و تربيت گروهى به نام متكلّم را نشان مى‏دهد و همانند فقه، اين دانش را مداوم از گذشته تا زمان خويش بيان مى‏كند.

صفحه از 34