دفاع از اماميه و برائت از اسماعيليه در كتاب «نقض» - صفحه 441

شبهتى افتد در شرعيات، حلّ آن بكند ... .۱
در ادامه، اسامى امامان دوازده‏گانه را مى‏نويسد و امام مهدى را آخرين امام و امام عصر معرفى مى‏كند و سپس در فصلى خاص، تاريخ اسماعيليان اعم از فاطميان، قرامطه، نزاريان و... را توضيح مى‏دهد و معتقد است كه نه تنها اماميان در پيدايش مذهب باطنى نقشى نداشتند، بلكه اين جبرگراها و هم‏مسلك‏هاى خواجه نوسنّى بودند كه آيين ملاحده باطن‏گرا را پديد آوردند و بنيان‏گذاران اسماعيليه يعنى افرادى چون «ميمون قداح» و «محمّد دندان» و «بو زكريا» از اواخر قرن دوم و در طول قرن سوم در مناطق سنّيان جبرگراى مشبّهه، آغاز تبليغ نمودند و پيروانى جمع كردند و در مناطق شيعه‏نشين، نه توان تبليغ داشتند، نه توانستند پيروانى جذب كنند:
آنگه ... اتفاقشان بر اين افتاد كه محمّد دندان - عليه اللعنة - ... به اصفهان و ولايت همدان و كره و نهاوند و هروگرد كه همه مشبّهه بودند ...قرار گرفت ....آنگه ميمون بن سالم القدّاح - عليه اللعنة - گفت: من به ولايت مغرب شوم ... كه ايشان را به الحاد ميلى باشد... بو زكرياى عيالانه را گفتند: تو را به جانب لرستان و حدود خوزستان بايد رفتن كه ولايت خوارج است ...اين سه ملعون را منزول و دعوت و نشست، نه به قم بود و نه به قاشان و نه به آوه و نه به رى و نه به ورامين و نه به سبزوار و نه به سارى و بلاد مازندران تا هيچ شبهت بنماند در مذهب و قرار و قاعدت ايشان.۲
واقعيت اين است كه دوره شكل‏گيرى اسماعيليه، مبهم و تاريك است‏۳ و مى‏توان ادّعا كرد برخى گزارش‏هاى تاريخى، سخن عبد الجليل رازى در چگونگى پيدايش اسماعيليه را تأييد نمى‏كنند؛ امّا منابع ديگرى هم چون تبصرة العوام نيز وجود دارد كه در زمانى نزديك به زمان عبد الجليل رازى و از سوى «سيّد مرتضى بن داعى حسنى

1.همان، ص ۲۶ - ۲۷.

2.همان، ص ۳۰۶ - ۳۰۹. نيز، ر.ك: رسائل، ص‏۱۰۹؛ تثبيت دلائل النبوّة، ج ۲، ص ۶۰۵؛ الفرق بين الفرق، ص ۲۶۶.

3.ر.ك: تاريخ و عقايد اسماعيليه، ص ۱۰۹.

صفحه از 448