دفاع از اماميه و برائت از اسماعيليه در كتاب «نقض» - صفحه 440

حتّى وجوب آن مى‏پردازد و عمل «عمّار ياسر» و تأييد آن از سوى وحى را به تفصيل نقل مى‏كند.۱
مؤلّف فضائح، بارها سعى مى‏كند با نشان دادن شباهت‏هاى احكام عملى از قبيل فرو گذاشتن دست‏ها به هنگام نماز و سربرهنه نماز گذاردن و پرچم سفيد برافراشتن، شباهت‏هايى بين اماميه و اسماعيليه ايجاد كرده، هر دو را به يك چوب رانده، آنان را دشمن خليفه عبّاسى، اميران سلجوقى و منحرف از اسلام، معرفى كند؛۲ امّا عبد الجليل با بيان ادلّه شرعى اعمال فقهى ياد شده، نشان مى‏دهد كه اماميه، نه تنها بر احكام فقهى خود ادلّه قاطع از قرآن و حديث دارد، بلكه از فرقه‏هاى اهل سنّت هم عدّه‏اى در اين امر با اماميه، موافق هستند.
از جمله كارهايى كه مؤلّف فضائح براى غبارآلود كردن فضاى گفتگو انجام مى‏دهد، يكى شمردن تاريخ اماميه و اسماعيليه است و سعى مى‏كند كه ابتدا اماميه را مذهبى ساختگى معرفى كند كه بعدها از سوى عدّه‏اى منحرف از اسلام به وجود آمده است و در ادامه، تاريخ هر دو مذهب اماميه و اسماعيليه را يكى نشان دهد، در غير اين صورت، اسماعيليه را شاخه‏اى از اماميه و ساخته و پرداخته اماميان معرفى كند. رازى براى رفع اين توهّم، ابتدا سرنوشت شيعيان اماميه و يكى بودن اماميه و اسلام راستين را ذكر مى‏كند و مى‏نويسد:
مذهب محدَث آن باشد كه نسبت كنند به شخصى معيّن و در شيعه، عادت نرفته باشد كه گويند ما مذهب «مفيد» و «بو جعفر» و «مرتضى»، داريم ... ؛ امّا در شرايع و فروع اگر خواهد كه بداند كه واضع مذهب شيعه كه بوده است، اوّل خداى تعالى كه او كتاب به جبرئيل امين داده و به محمّد فرستاده... آن گه بعد از آن، رسول عليه السلام به امير المؤمنين على و همه صحابه و اهل البيت بگفته و نقل افتاده به صحّت اسانيد از معتمدان به ما و در هر روزگارى معصومى بوده است كه اگر خللى راه يابد، دفع كند يا اگر

1.همان، ص ۲۰.

2.ر.ك: همان، ص ۵۵۷.

صفحه از 448