حتّى وجوب آن مىپردازد و عمل «عمّار ياسر» و تأييد آن از سوى وحى را به تفصيل نقل مىكند.۱
مؤلّف فضائح، بارها سعى مىكند با نشان دادن شباهتهاى احكام عملى از قبيل فرو گذاشتن دستها به هنگام نماز و سربرهنه نماز گذاردن و پرچم سفيد برافراشتن، شباهتهايى بين اماميه و اسماعيليه ايجاد كرده، هر دو را به يك چوب رانده، آنان را دشمن خليفه عبّاسى، اميران سلجوقى و منحرف از اسلام، معرفى كند؛۲ امّا عبد الجليل با بيان ادلّه شرعى اعمال فقهى ياد شده، نشان مىدهد كه اماميه، نه تنها بر احكام فقهى خود ادلّه قاطع از قرآن و حديث دارد، بلكه از فرقههاى اهل سنّت هم عدّهاى در اين امر با اماميه، موافق هستند.
از جمله كارهايى كه مؤلّف فضائح براى غبارآلود كردن فضاى گفتگو انجام مىدهد، يكى شمردن تاريخ اماميه و اسماعيليه است و سعى مىكند كه ابتدا اماميه را مذهبى ساختگى معرفى كند كه بعدها از سوى عدّهاى منحرف از اسلام به وجود آمده است و در ادامه، تاريخ هر دو مذهب اماميه و اسماعيليه را يكى نشان دهد، در غير اين صورت، اسماعيليه را شاخهاى از اماميه و ساخته و پرداخته اماميان معرفى كند. رازى براى رفع اين توهّم، ابتدا سرنوشت شيعيان اماميه و يكى بودن اماميه و اسلام راستين را ذكر مىكند و مىنويسد:
مذهب محدَث آن باشد كه نسبت كنند به شخصى معيّن و در شيعه، عادت نرفته باشد كه گويند ما مذهب «مفيد» و «بو جعفر» و «مرتضى»، داريم ... ؛ امّا در شرايع و فروع اگر خواهد كه بداند كه واضع مذهب شيعه كه بوده است، اوّل خداى تعالى كه او كتاب به جبرئيل امين داده و به محمّد فرستاده... آن گه بعد از آن، رسول عليه السلام به امير المؤمنين على و همه صحابه و اهل البيت بگفته و نقل افتاده به صحّت اسانيد از معتمدان به ما و در هر روزگارى معصومى بوده است كه اگر خللى راه يابد، دفع كند يا اگر