جايگاه اصطلاح «شيعه اصوليّه» در گفتمان كلامى عبد الجليل قزوينى رازى‏ - صفحه 416

وجود گرايش مشابه عبد الجليل در برخى معاصرانش گرچه در حدّ خود، بسيار با اهميّت است و كمتر بدان توجّه شده است، امّا درخصوص نوع برداشتى كه مى‏توان از آن كرد، با مشكل مواجهيم. مشكل از آن جا ناشى مى‏شود كه اين پديده، قابليّت تفسير دوگانه دارد؛ چرا كه هم مى‏تواند بر تقيّه‏اى بودن گفتمان عبد الجليل و برخى معاصرانش دلالت داشته باشد و هم مى‏تواند نشان از وجود يك گرايش خاصّ اعتقادى در ميان آنها باشد.
در صورتى كه ما بپذيريم عبد الجليل به خاطر شرايط خاصّ عصرش از يك راهبرد تقيّه‏اى استفاده كرده است، ضرورت دارد كه نمونه‏هاى ديگرى براى آن بيابيم. توسّل به گفتمان تقيّه‏اى، زمانى يك راهبرد تلقّى مى‏شود كه دست كم توسّط گروهى از اماميّه از آن بهره برده شود و در صورتى كه ردّ پاى چنين موضع‏گيرى‏اى، تنها در آثار يك شخص يافته شود، پذيرش راهبردى بودن آن دشوار است. پس يافتن عالمانى با موضع‏گيرى‏هاى مشابه عبد الجليل مى‏تواند شاهدى بر تقيّه‏اى بودن گفتمان كتاب نقض تلقّى شود.
از سوى ديگر، در صورتى كه نپذيريم عبد الجليل تقيّه كرده است و واقعاً نماينده يك گرايش اعتقادى اماميّه در آن دوره بوده است، آن گاه براى اين كه نشان دهيم باورهاى عبد الجليل يك گرايش اعتقادى واقعى بوده، لازم است نمونه‏هايى از ديگر عالمان امامىِ آن دوره را - كه عقايدى مشابه عبد الجليل داشته‏اند، بررسى كنيم. پس يافتن افرادى با عقايد مشابه عبد الجليل مى‏تواند گواه آن باشد كه آنان واقعاً يك گرايش اعتقادى خاصّ و متمايز از ديگر اماميان بوده‏اند.

- دلالت اظهارات و مواضع عبد الجليل‏

اظهارات عبد الجليل قزوينى رازى در كتاب نقض، به گونه‏اى است كه شايد تقيّه‏اى دانستن آنها اندكى دشوار باشد. موضع‏گيرى‏هاى او در برابر عقايد سنّتى اماميّه - همان طور كه پيش‏تر به برخى از آنها اشاره شد - غالباً صريح و غير قابل تأويل است.

صفحه از 426