جايگاه اصطلاح «شيعه اصوليّه» در گفتمان كلامى عبد الجليل قزوينى رازى‏ - صفحه 391

تقابلى كه ميان اصوليّه و اخباريّه مطرح كرده است، علاوه بر اين‏كه عباراتش در باره برخى از شخصيّت‏هاى پيش‏گفته نشان مى‏دهد كه وى آنها را اخبارى نمى‏دانسته است، بلكه گواه آن است كه آنها را اصولى مى‏دانسته است.۱
مهم‏ترين فردى كه بررسى جايگاه او در كتاب، به خوبى ناكارآمدىِ اين الگو براى توصيف تقابل مطرح شده در كتاب نقض را نشان مى‏دهد، شيخ صدوق است. نوع تعامل و موضع‏گيرى عبد الجليل در برابر شيخ صدوق - به عنوان شناخته‏شده‏ترين شخصيّت مكتب اصحاب حديث - ، به خوبى مى‏تواند گواه اين مطلب باشد.۲
در نگاه عبد الجليل، شيخ صدوق هيچ گاه نمى‏تواند يك شيعه اخبارى باشد. وى در اشاره‏اى كوتاه در كتابش، از شيخ صدوق به بدى ياد نمى‏كند و او را فقيهى مقدّم و پيشتاز در كنار شيخ مفيد، سيّد مرتضى و شيخ طوسى ذكر مى‏كند.۳ عبد الجليل قزوينى رازى در جاى ديگرى، از ابن بابويه به عنوان شخصى بزرگوار و استاد همه اصحاب ياد مى‏كند.۴
گزارش عبد الجليل از عناوين كتاب‏هاى رايج در آن زمان نيز به خوبى نشان مى‏دهد كه شيخ صدوق، شخصيتى شناخته شده و مورد احترام بوده است. صاحب نقض در ميان كتاب‏هاى رايج در آن دوره شيعه اصوليّه، از [كتاب‏] من لايحضره الفقيه و علل الشرائع شيخ صدوق ياد مى‏كند.۵

1.لازم به يادآورى است كه عبارات عبد الجليل در باره اخباريّه و حشويّه شيعه، بسيار تند است و او در كتابش به شدّت عليه آنها موضع مى‏گيرد و تأكيد مى‏كند كه در تمام كتب اصوليان، از آنها برائت جسته شده است (ر.ك: نقض، ص ۳). از اين رو، دور از انتظار است كه وى بخواهد نام يكى از اخباريان اماميّه را ببرد و هيچ موضعى عليه او نگيرد، چه رسد به اين‏كه بخواهد او را مدح كند.

2.شيخ صدوق، برجسته‏ترين و شناخته شده‏ترين شخصيت مكتب اصحاب حديث قم است و در كانون موضع‏گيرى‏هاى بغداديّون عليه قميون قرار گرفته است (ر.ك: تصحيح اعتقادات الإمامية، ص ۱۳۶). از اين رو، اوّلين انتظارى كه از يك گروه مخالف اصحاب حديث مى‏رود، آن است كه در هنگام يادكردش از شيخ صدوق، به خوبى تقابلش با وى را نشان دهد.

3.ر.ك: نقض، ص ۲۹.

4.ر.ك: همان، ص ۱۹۱.

5.ر.ك: همان، ص ۳۸ - ۳۹.

صفحه از 426