علم كافى براى هدايت مردم و حفظ دين خدا برخوردار باشد. غير از شأن هدايتگرى و حافظ دين بودن امام مفترض الطاعة نيز هست و خداوند، امام را حجّت خويش بر خلقش قرار داده است. همچنين لزوم عصمت امام پيش از اين اثبات شد. مسلماً وجوب طاعت، حجّيت و عصمت، بدون داشتن علم، ممكن نيست. در ادامه، در باره رابطه وجوب طاعت و علم، رابطه حجّيت و علم و رابطه عصمت و علم، به اختصار، مباحثى ارائه مىشود.
ه . رابطه وجوب طاعت و علم
لزوم عالم بودن امامِ مفترض الطاعة، امرى بديهى است؛ زيرا خداوند، اطاعت از امام را به صورت مطلق، واجب كرده است. چنانچه امام به دين الهى عالم نباشد، يا كسى غير از او نيز چنين علمى ندارد و يا كسى غير از امام، عالم به دين است.
اگر هيچ كس اعم از امام و غير او به دين عالم نباشد، فساد دين لازم مىآيد؛ زيرا دين، با علم پايدار مىماند و تنها عالم مىتواند با رفع شبهات و پاسخ به منكران، حوزه دين را از هر گونه انحراف حفظ كند و از افزودن بر دين و كاستن از دين، مانع شود.
و اگر كسى غير از امام به دين عالم باشد، در اين صورت، امام بايد در امور دينى به آن شخص رجوع كند و مسائل دين را از او بگيرد كه در اين صورت، امام، تابع ديگرى مىشود و اين، تناقضى آشكار است. در نتيجه، كسى كه اطاعتش بر مردم واجب شده، لزوماً بايد داراى علم الهى باشد تا مردم را به راه صحيح بخواند و دين را از انحراف و كژى حفظ كند. امام باقر عليه السلام مىفرمايد:
عَجِبْتُ مِنْ قَوْمٍ يَتَوَلَّوْنَا وَ يَجْعَلُونَا أَئِمَّةً وَ يَصِفُونَ أَنَّ طَاعَتَنَا مُفْتَرَضَةٌ عَلَيْهِمْ كَطَاعَةِ رَسُولِ اللَّه صلى اللَّه عليه و آله ثُمَّ يَكْسِرُونَ حُجَّتَهُمْ وَ يَخْصِمُونَ أَنْفُسَهُمْ بِضَعْفِ قُلُوبِهِمْ فَيَنْقُصُونَا حَقَّنَا وَ يَعِيبُونَ ذَلِكَ عَلَى مَنْ أَعْطَاهُ اللَّه بُرْهَانَ حَقِّ مَعْرِفَتِنَا وَ التَّسْلِيمَ لِأَمْرِنَا أَ تَرَوْنَ أَنَّ اللَّه - تَبَارَكَ وَ تَعَالَى - افْتَرَضَ طَاعَةَ أَوْلِيَائِهِ عَلَى عِبَادِهِ ثُمَّ يُخْفِى عَنْهُمْ أَخْبَارَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ يَقْطَعُ عَنْهُمْ مَوَادَّ الْعِلْمِ