مفهوم امامت و ويژگى‏هاى امامان عليهم السلام از نظر عبد الجليل رازى‏ - صفحه 244

ايشان در باره حاكمان پس از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله مى‏نويسد:
امّا آنچه از سيرتِ بو بكر و ديگر صحابه ياد كرده است ... شيعت انكار كنند در ايشان كه درجه امامت نداشتند و آن به فقد عصمت و نصوصيت و كثرت علم است.۱
نيز در پاسخ به اتّهام تبعيت شيعه از ابو الخطاب مى‏گويد:
امّا خطّابى و بو الخطاب را كجا با وى (امير مؤمنان عليه السلام) برابر توان كردن كه شيعت، ابن الخطاب را ... به امامت قبول نمى‏كند براى فقد عصمت و نصوصيت. پندارم تبع بوالخطاب كمترك باشند كه شيعت در اعتقاد و مذهب، اقتدا به ابو الخطاب و ابن الخطاب كمترك كنند.۲
نويسنده كتاب نقض، در باره لزوم عصمت امام مى‏نويسد:
امّا آنچه گفته است كه: «قائم معصوم است چون محمّد و جبرئيل» . بلى مذهب و اعتقاد اماميه، اين است كه ائمّه را معصوم گويند، چون انبيا و ملائكه، كه اگر نبى معصوم نباشد، در شرع خلل افتد، واگر امام معصوم نباشد، به قول و فعلِ وى اقتدا روا نبود. و طبيب بيمار، معالجت را بنشايد و بر اين قول، دلايل و حجج و بيّنات بسيار است عقلى و سمعى.۳
پيش از اين، رابطه ميان وجوب طاعت و عصمت امام را بيان كرديم. روشن شد كه به حكم صريح عقل سليم، خداوند متعال، هرگز به اطاعت مطلق از غير معصوم امر نمى‏كند. يكى ديگر از دلايل عدم گزينش غير معصوم براى امامت، آيه 124 سوره بقره است. خداوند در پاسخ درخواست حضرت ابراهيم عليه السلام بر جعل امامت در ذريه حضرتش مى‏فرمايد:
لا يَنَالُ عَهدِى الظّالِمينَ.۴
عهد من به ستمكاران نمى‏رسد.

امام رضا عليه السلام در تفسير اين آيه شريف مى‏فرمايد:

1.همان، ص ۲۴۳.

2.همان، ص ۵۴۹.

3.همان، ص‏۱۳۵.

4.سوره بقره، آيه ۱۲۴.

صفحه از 264