بالذات است و نيازمند هيچ كس نيست واز هيچ كس در افعال خويش يارى نمىگيرد. همه آفريدهها به مشيت او موجود مىشوند و هرگاه بخواهد، آنها را از بين مىبرد. همه خلايق، هميشه دست نياز به سوى او دراز مىكنند. اوست كه همه را به وجود مىآوَرَد و روزى مىدهد. بقا، ثبات و تمام حقيقت مخلوقات، به خواست اوست. به يك تعبير مىتوان گفت: «لامؤثّر فى الوجود إلّا اللَّه»؛ زيرا هيچ موجودى بدون خواست خداوند، نمىتواند در موجود ديگرى تأثير بگذارد؛ امّا اين بدان معنا نيست كه هيچ فعلى از هيچ كس جز خدا سر نمىزند و خداوند متعال، خالق افعال بندگان است.
مرحوم عبد الجليل، در نفى چنين برداشتى از توحيد افعالى مىنويسد:
در اين معنا شبهتى و انكارى نيست كه مذهب شيعه و كافّه اهل عدل خَلَفاً عن سَلَفٍ، به دليل و حجّت آن است كه قبايح بأسرها و فضائح و فساد و كفر و معاصى و طغيان، هيچ فعل خداى تعالى نباشد و گرچه بارى تعالى قادر است بر همه، نكند و روا نباشد كه اختيار اين افعال يا بهرى از آن كند كه منزّه و مبّراست از آفريدن آن.۱
اين سخن مرحوم عبد الجليل قزوينى نيز مطابق معارف قرآن كريم و روايات اهل بيت عليهم السلام است كه خداىتعالى را از ايجاد افعال قبيح و فساد در روى زمين، منزّه مىداند.
3. اسما و صفات
الف. معناى اسم و صفت
اسم در لغت يا از «وَسْمْ» به معناى علامت و نشانه، مشتق شده است و يا از «سُمُوّ» به معناى بلندى و رفعت.۲ صفت نيز از «وَصْف» مشتق شده است كه به معناى نشانه و علامت است. تفاوت معنوى صفت با اسم، در اين است كه اسم به معناى مطلقِ علامت است؛ امّا صفت، علامتى است كه لازم موصوف است.۳
1.نقض، ص۴۸۷.
2.لسان العرب، ج۱۴، ص۴۰۱.
3.التعريفات، ص۵۸. نيز، ر.ك: معجم مقاييس اللغة، ج۶، ص۵.