هفت. رابطه حديث با ساير علوم
براى واكاوى حديث مىتوان از ساير علوم بهره گرفت. گاهى استفاده از دانشهاى ديگر بخصوص علوم اسلامى براى استفاده از حديثْ ضرورت دارد. رفتار عبد الجليل رازى در پيوند ميان حديث، تفسير و علوم قرآن، نشان از ديدگاه وى در تأثير و تأثّر علم الحديث از علم التفسير و علوم القرآن دارد.۱ بهرهگيرى او از تاريخ براى نقد و فهم حديث، نشانگر اعتقاد وى به تأثير و تأثر اين دو علم نسبت به يكديگر است. همچنين رابطه علم الحديث با علم كلام، اصول فقه و فقه و بهرهگيرى او از علم منطق در فهم و نقد روايات، از ديگر محورهايى است كه در كتاب نقض، قابل پيگيرى است و پيش از اين، مثالهاى آن به مناسبتهاى ديگر بيان شد.
رابطه حديث با ادبيات فارسى و شعر عربى،۲ از ديگر محورهايى است كه در كتاب نقض، قابل جستجو است. نويسنده در باره شعر مىگويد:
به مذهب شيعه منهى است ... روا نباشد كه ائمّه، شعر منظوم گويند و نه انبيا ... و بارى تعالى بر سبيل مدح او را گفت: (وَ ما هُوَ بِقَوْلِ شاعِرٍ قَليلاً ما تُؤْمِنُونَ).۳
وى در عين حال، اهميت دادن شيعه به اشعار افرادى چون كسايى را ناشى از محتواى قرآنى و حديثى شعر آنان دانسته كه مضامينش، توحيد، زهد و مناقب است. ۴وى در عين حال، برخى از مضامين اشعار را كلماتى براى زينت شعر و رونق كار مىداند كه قابل اعتماد و استناد نيستند.۵
3. نقد و فهم حديث در كتاب «نقض»
نقد حديث يعنى بررسى صدور و درستىآزمايى متن آن و مراد از فهم، درك عميق، استوار و شناخت ژرف از حديث است.۶مهارت در اين دو محور، نشاندهنده ميزان
1.ر. ك: همان، ص ۶۱۱ - ۶۱۳.
2.ر. ك: همان، ص۴۷۷ و۵۲۲.
3.سوره حاقّه، آيه ۴۱.
4.نقض، ص۵۷۷.
5.همان، ص ۶۸.
6.فقه الحديث و روشهاى نقد متن، ص۲۰ - ۲۱.