بن‏ مايه‏ هاى قرآنى عبد الجليل رازى در «نقض» - صفحه 79

بايد با خدا منازعه كند كه چرا در آيه (أقيمُوا الصَّلاةَ) را مطلق گفته است و چرا مصرّح نياروده است كه فريضه چند است؟ و سنّت چند است؟ تعيين وقت نكرده است؟ تعداد ركعات نگفته است؟ حكم سفر و حضر بيان نكرده؟ و مبهم گفته است (أقيمُوا الصَّلاةَ) تا امّت مصطفى صلى اللَّه عليه و آله سرگشته باشد. همين سان است (آتُوا الزَّكاةَ) كذلك در همه اركانِ شرعيات. پس اگر در اين همه كه سمعيات است، رواست تا بعثت مصطفى صلى اللَّه عليه و آله عبث نباشد و بعد از وى فرق از ميان عالم و جاهل پديد آيد، مسئله امامت خود عقلى است، چگونه واجب كند كه نام على عليه السلام ببرد به تصريح تا شرف علم باطل شود و مرتبت عقل زايل شود و ثواب و عقاب را حكمى بنماند. در عقل عقال مركوز است كه امامى مى‏بايد و جايز الخطا نمى‏شايد قرآن و محمّد بيايد و بگويد كه بر اين صفت كدام شخص است تا بدانى ناصبى مجبّر همه ژاژ خايد.۱

دو. سن امام

رازى در ردّ اين ادّعاى مخالفان كه مى‏خواهند سبقت امام على عليه السلام در اسلام آوردن را به جهت كوچكى و خردسالى، كم‏ارزش سازند و امامت او را خدشه‏دار كنند مى‏نويسد:
به اتّفاق علما درجه نبوّت، رفيع‏تر است از درجه امامت و بارى تعالى در قرآن مجيد، كودك نارسيده را به حكمت و نبوّت ياد كرده است آن جا كه در حقّ عيسى بن مريم عليها السلام حكايت مى‏كند از قول او در حال طفوليت (قَالَ قالَ إنّى عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَني نَبِيّاً * وَ جَعَلَنى مُبارَكاً أيْنَ ما كُنْتُ وَ أوْصانى بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيّاً)۲ و در حقّ يحياىِ سه ساله مى‏گويد: (يا يَحْيى‏ خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَيناهُ الْحُكْمَ صَبِيا)۳ پس اگر سه روزه و سه ساله را نبوّت درست باشد، ده ساله با حصول شرايط موجبه امامت را شايد.۴

1.همان، ص ۶۴۳.

2.سوره مريم، آيه ۳۰ - ۳۱.

3.سوره مريم، آيه ۱۲.

4.نقض، ص ۵۶ - ۵۷.

صفحه از 98