عصمت انبياء - صفحه 29

و عصمتى به من ببخش كه مرا به خشيت تو نزديك نمايد.

عصمت پيامبران

تا اينجا معناى عصمت و برخى از اسباب و عوامل و آسيبهاى آن براى انسان، بيان شد. حال، عصمت پيامبران الهى را كه با توجّه به مقام نبوّت و رسالت، برايشان ضرورى است، بررسى مى‌كنيم.

1. ضرورت عصمت پيامبران و ادلّه آن

1ـ1) اجماع

در مقام اداى وظيفه نبوّت و رسالت، ترديدى در عصمت پيامبران وجود ندارد. به همين جهت عصمت در مقام دريافت، حفظ و تبليغ وحى، مورد اتّفاق جميع ارباب ملل و شرايع است. ۱ امّا عصمت پيامبران در غير از امور يادشده، يعنى در كارهاى متعارف زندگى و روابط اجتماعى و اخلاق فردى و اجتماعى كه ارتباطى با وظيفه نبوّت و رسالت آنها ندارد، مورد اختلاف است. البتّه اهل سنّت با وجود پذيرش عصمت در موارد اجماع‌شده، شبهاتى را وارد مى‌كنند كه نشان از وجود ايراد در قولشان دارد.

1ـ2) عقل

بديهى است كه انسان از رسيدن به حقيقت نبوّت و ارتباط با خدا ناتوان است و راهى جز دريافت احكام و دستورهاى الهى از فرستادگان خداوند متعال ندارد. بنابراين، شخصى كه هادى بندگان خدا و واسطه ميان خدا و خلق است، بايد بتواند تمام دستورهاى الهى را با حفظ امانت به صورت كامل به بندگان خدا برساند. اگر چنين فردى دچار رذايل اخلاقى، سهو، نسيان، غفلت و نادانى باشد خداوند حكيم چگونه او را براى دريافت، حفظ و ابلاغ و پاسدارى از دين خود برگزيند؟! آيا شخص عاقل حاضر مى‌شود كارهاى مهمّ خويش را به فردى نادان، فراموشكار يا

1.نك: محسنى، ج ۳، ص ۱۶

صفحه از 34